آغاز مرمت کلیسای صلیب مقدس[1] در دریاچۀ وان به دست دولت ترکیه در 2004م و افتتاح این کلیسای متعلق به ارمنیان طی مراسمی رسمی و با حضور دولتمردان ترکیه و مهمانان خارجی در 2007 م[2] در میان کسانی که از گستردگی انهدام میراث فرهنگی به جا مانده از ارمنیان به دست دولت ترکیه – پس از کوچ اجباری و کشتار ارمنیان ساکن مناطق شرق ترکیۀ امروزی – به خوبی مطلع بودند، با علم بر این واقعیت که کلیسای صلیب مقدس نه به منزلۀ عبادتگاه بلکه به منزلۀ یک موزه افتتاح می شود، کماکان این خوش باوری را به وجود آورد که تحولی مثبت در روابط دولت های ترکیه با ارمنیان در حال شکل گیری است اما واقعیت پشت پرده چیز دیگری است و این واقعیت گویای ادامۀ سیاست انهدام میراث فرهنگی به جا مانده از ارمنیان برای انکار وجود آنان در استان های شرقی، با به کارگیری روش های جدید و با ارائۀ بهانه های قابل توجیه، است. از آنجایی که طی مقالاتی در فصلنامۀ پیمان به اهداف و روش های انهدام میراث فرهنگی ارمنیان[3] و تلاش های خستگی ناپذیر کسانی که برای حفظ این میراث انسانی عمر خود را در این راه گذاشتند[4] به تفصیل پرداخته ایم، بنابراین، قصد تکرار آن را نداریم و در این مقاله به موارد متأخری می پردازیم که بیانگر ادامۀ سیاست هایی هستند که از پنج دهۀ قبل آغاز شده و از بین ده ها بنای تاریخی، که در معرض خطر انهدام اند، فقط به دو مورد، به منزلۀ «مشتی نمونۀ خروار»، می پردازیم تا شاید بتوانیم وظیفۀ سازمان های بین المللی مدعی حفاظت از میراث انسانی همچون یونسکو را، که آنچه برسر میراث فرهنگی ارمنیان در کشورهای ترکیه، آذربایجان و گرجستان می آید هیچ گونه بازتابی در گزارش های آنان ندارد[5] گوشزد کنیم. هم زمان با مرمت کلیسای صلیب مقدس، که خبر آن با هیاهو و تبلیغات بسیار در جراید ترکیه درج شد، ترکیه با زیر پا گذاشتن تعهد خود بر مبنای مادۀ 42 پیمان لوزان[6] برنامۀ تخریب کلیسای مرن[7] را، که قدمت آن چهارصد سال بیشتر از کلیسای صلیب مقدس است، در خفا سازماندهی می کرد. بنای کلیسای مرن،[8] که در شرقی ترین منطقۀ استان قارص ترکیه در بخش میرینی – قراباغ و در همسایگی پادگان نظامی قراباغ به فاصلۀ یک کیلومتری مرز جمهوری ارمنستان قرار دارد، در دوران حاکمیت ساسانیان بر ارمنستان در631م به دست مرزبان ارمنی ارمنستان، داوید ساهارونی،[9] آغاز شد و در 639م خاتمه یافت. وی به غیر از سنگ نوشته ای که در خصوص بنای کلیسا در دیوار غربی آن به جا گذاشته سنگ نوشتۀ دیگری نیز دربارۀ جزئیات جنگ های ایران و روم شرقی،[10] که هم زمان با مرزبانی وی به وقوع پیوست و دامنۀ آن از بین النهرین به ارمنستان کشیده شد، نگاشته که یک سند مهم تاریخی است. به گواه ساموئل آنیتسی،[11] مورخ قرن دوازدهم میلادی، در کنار این کلیسا روستای بزرگ و آبادی قرار داشته که اهالی آن، پس از سرکوب شورش ارمنستان به دست عرب ها در 771م، برای تنبیه شورشیان قتل عام یا به اسارت برده شدند. در زمان استقلال ارمنستان، در دوران حکومت خاندان باگرادونی[12] باردیگر جمعیت قابل توجهی در اطراف کلیسا سکونت می کنند. طی جنگ های سپاهیان آرمن شاهان[13] با ارتش مشترک ارمنی – گرجی در 1163م سپاهیان آرمن شا هان اهالی روستای مرن را کشتند و کلیسا را نیز به آتش کشیدند که هنوز آثار آن بر روی دیوارهای داخلی، به خصوص، در زیر گنبد قابل رؤیت است. در 1276م، حاکم ارمنی ایروان این منطقه را از مغول ها خریداری و قصر خود را در این مکان بنا کرد که خرابه های آن تا نیمۀ اول قرن بیستم باقی مانده بود، اما در حال حاضر اثری از آن بر جای نمانده است. با تمامی حوادثی که در طول تاریخ برای این کلیسا رخ داده بود کلیسا تا قرن بیستم به کار خود ادامه داد اما پس از عقد پیمان مسکو بین شوروی و ترکیه در 1920م و محول ساختن منطقۀ قارص به ترکیه متروکه شد. بنابر بررسی های صورت گرفته[14] در اوایل قرن بیستم، در مکان کنونی کلیسای مرن، معبدی از دوران اورارتو قرار داشته که در قرن سوم میلادی معبدی جدید به صورت بازیلیک ستون دار در محل آن بنا و پس از رسمی شدن دین مسیحیت در ارمنستان، از اوایل قرن چهارم میلادی، تبدیل به کلیسا شده است. در قرن هفتم میلادی این بنا بازسازی و با قرار دادن گنبد بر روی آن تبدیل به بازیلیک گنبددار شد و برای تحمل وزن گنبد ستون های آن تقویت شد. با استقرار مسیحیت، بر حسب نیاز دین جدید، در محراب آن نیز تغییراتی صورت گرفت که این تغییرات و همچنین تقویت ستون ها در پلان ارائه شده با دو رنگ مشخص شده است. کلیسا مرن در قرن سیزدهم میلادی بار دیگر مورد مرمت قرار گرفت و در دیوارهای خارجی آن سنگ صلیب های متعددی نصب شد. همچنین در مجاورت کلیسا نیز مجموعه ای از سنگ صلیب ها را به شکل منحصر به فردی نصب کردند که پس از اشغال منطقه به دست ترکیه منهدم شد. بررسی ها مشخص نموده که حجاری های واقع در سردر چهار ورودی و اطراف نورگیرها مربوط به قرن هفتم و در مواردی نیز مربوط به قرن چهارم میلادی است که قدیسان مسیحیت را به تصویر کشیده است. هم زمان با مرمت کلیسا در قرن سیزدهم میلادی، نمازخانه و یک صحن چهار ستونی نیز در کنار کلیسا بنا شد که ویرانه های آن تا نیمۀ قرن بیستم میلادی وجود داشت اما در حال حاضر اثری از آنها باقی نمانده است. کلیسای مرن به غیر از ارزش تاریخی از نظر معماری نیز دارای اهمیت بسیار است زیرا یکی از معدود بازیلیک های ستون دار باقی مانده از دوران پیش از مسیحیت است که در دوره های بعدی گنبد دار شده و مطالعۀ آن می تواند اطلاعات ارزشمندی در خصوص معماری این گونه بناها، که بدون تخریب ساختمان اولیه تغییرات اساسی در آنان داده شده، در اختیار ما قرار دهد، به خصوص اینکه بعضی از قسمت های آن به شکل اولیه باقی مانده همچون پوشش گنبد که مربوط به قرن هفتم میلادی است. هر چند در نیمۀ اول قرن بیستم شماری از باستان شناسان و معماران ارمنی و غیر ارمنی این بنا را مورد بررسی قرار داده اند و مطالبی نیز در این خصوص منتشر کرده اند بررسی های صورت گرفته کافی به نظر نمی رسد. [15] تا 1964م تخریب های صورت گرفته بر روی ساختمان های اطراف کلیسا، که از مرز ارمنستان قابل رؤیت نبودند، متمرکز شده بود اما در این سال بر اثر زلزله گوشۀ جنوب غربی کلیسا فرو ریخت و فرصتی مناسب به وجود آورد تا کار تخریب آن آغاز شود. قرار گرفتن کلیسای مرن در یک کیلومتری مرز ارمنستان و ترکیه و نظامی بودن منطقه امکان بازدید از آن را غیر ممکن کرده اما مزیت این وضعیت آن است که به علت قابل رؤیت بودن کلیسا از مرز ارمنستان تا کنون از انهدام یکبارۀ آن مانند کلیسای سرکیس مقدس[16] یا دیر ختسکونک،[17] که در منطقۀ دیگور[18] در نزدیک کلیسای مرن قرار دارند، جلوگیری شده. اما این موضوع نتوانسته از انهدام آن، که به آهستگی و دور از چشم شاهدان صورت می گیرد، جلوگیری کند به طوری که در یک دهۀ اخیر چندین ردیف از سنگ های پوششی پی های دیوارهای خارجی را برداشته اند تا بر اثر عوامل طبیعی پایه های ساختمان سست و سبب تخریب کامل آن شود. هم زمان نیز دست به تخریب سنگ صلیب ها و سنگ نوشته های روی دیوارها زده اند. با وجود اینکه کلیسا در منطقه نظامی قرار دارد و بدون اخذ مجوز امکان عبور و مرور در منطقه وجود ندارد سؤال اینجاست که چگونه این بنا از گزند شکارچیان گنج در امان نمانده به طوری که در جست و جوی گنج های خیالی بارها کف کلیسا را زیر و رو کرده اند و این عمل بارها و بارها تکرار شده تا آنجا که کف کلیسا شبیه به تپه های کوچک متعدد شده است. برداشتن سنگ های پوششی ردیف های پایین بنا سرانجام نتیجه داد و سه سال قبل ضلع جنوبی کلیسا به طور کامل و به یکباره فرو ریخت و اکنون این بنای منحصر به فرد در خطر تخریب کامل قرار دارد. بنای بعدی دیر برتولمای مقدس[19] در کنار روستای آلبایراک[20] در نزدیکی شهر باش قلعۀ ترکیه است که بنای اولیۀ آن در اوایل قرن چهارم میلادی بر روی آرامگاه برتولمای قدیس، یکی از حواریون حضرت مسیح که برای تبلیغ مسیحیت به همراه تادئوس قدیس[21] به این منطقه آمده بود و در 68 م پس از شهادت در این مکان دفن شد. این دو قدیس پایه گذار کلیسای حواریون ارمنی اند و محل دفن آنها از اهمیت ویژه ای برای ارمنیان کل جهان برخوردار است و طی هفده قرن زیارتگاه آنان بوده. کلیسای اولیه، که بر اثر حملات عرب ها تخریب شده بود، در قرن نهم میلادی مرمت و در قرن سیزدهم میلادی، با الحاق بناهای جانبی، به یک مرکز علمی و مذهبی مهم تبدیل شد. در 1896م، جنگ های خونینی بین آزادی خواهان ارمنی و نیروهای دولت عثمانی و گروه های کرد حمیدیه در اطراف این کلیسا روی داد اما با همۀ این رخدادها این دیر به حیات خود ادامه داد و تنها پس از کشتار و کوچ اجباری ارمنیان متروکه شد. بنای کلیسا و صحن آن، که تنها بازماندۀ دیر است، از داخل دو بنای مجزای به هم پیوسته را تشکیل می دهد اما از خارج به صورت یکپارچه است. بر روی کلیۀ دیوارهای خارجی و به خصوص، دیوار غربی بنا سنگ صلیب های متعدد، قاب بندی ها و حجاری های زیبایی مربوط به سده های نهم و سیزدهم میلادی قرار دارد که زیباترین آنها حجاری های بالای سردر ورودی است. از آنجایی که این دیر از مراکز مهم مذهبی نه تنها ارمنیان بلکه مسیحیان جهان است، همواره مورد توجه محققان بوده و به همین علت نیز تاکنون آن را به یکباره تخریب نکرده اند اما به حال خود رها شده تا عوامل طبیعی آن را تخریب کنند. تا به امروز کل سقف بنا به همراه گنبدهای آن فرو ریخته و خطر تخریب کامل آن وجود دارد. قرن ها ارمنیان و سایر مسیحیان برای زیارت آرامگاه برتولمای قدیس به این کلیسا می آمدند اما پس از کشتار ارمنیان منطقه ارتش ترکیه، برای جلوگیری از زیارت این مکان، به بهانۀ درگیری با کردهای منطقه، نواحی اطراف این دیر را نظامی اعلام کرد و به دور آن سیم خاردار کشید و اجازۀ نزدیک شدن به این دیر را به کسی نمی دهد تا شاهدی برای سرنوشتی که برای آن تعیین کرده اند وجود نداشته باشد. این دو بنا و بناهای مشابه بسیاری، که با خطر نابودی کامل رو به رو هستند، نه تنها بیانگر فرهنگ و تمدن ارمنیان بلکه بیانگر نبوغ معماری و فرهنگ و تمدن ساکنان این منطقه اند که سهم بی چون و چرای خود را در مدنیت داشته اند و چشم پوشی سازمان های بین المللی در خصوص تخریب این بناها نوعی همکاری و همدستی با عاملان تخریب این آثار است. منابع: نگاهی به تاریخ معماری ارمنستان. ایروان: فرهنگستان علوم ارمنستان، 1964. هاروطونیان، وارازداد. تاریخ معماری ارمنستان. ایروان: لویس،1992. http://www.virtualani.org/mren/index.htm پی نوشت ها: 1ـ Surp Khach 2ـ برای اطلاع بیشتر رجوع شود به: شاهن هوسپیان، « بازمانده ای از انهدام فرهنگی»، پیمان، ش52 (تابستان 1389):5 -30. 3ـ برای اطلاع بیشتر رجوع شود به: شاهن هوسپیان، «نابودسازی فرهنگی»، پیمان، ش 31 (تابستان 1384): 5 – 23. 4ـ برای اطلاع بیشتر رجوع شود به: شاهن هوسپیان، «به یاد دکتر آرمن حق نظریان»، پیمان، ش50 (زمستان1388): 5 – 18. http://whc.unesco.org/en/danger 5ـ Treaty of Lausanne (1923) 6ـ Mren 7ـ 8ـ به مختصات 40 14′ 31.57″ N – 43 39′ 47.25″ E 9ـ هایک خاچاطوریان و هایک پطروسیان، هایکازونک (ایروان: آماراس،2002). 10ـ جنگ های ایران و روم شرقی در زمان خسرو پرویز (591 – 628م) و هراکلیوس (610 – 641م) در 623 م در گرفت و بین النهرین و ارمنستان به اشغال روم در آمد (آرتور کریستن سن، ایران در زمان ساسانیان، ترجمۀ رشید یاسمی[تهران: ابن سینا، 1351]، ص 467). Samvel Anitsi 11ـ 12ـ باگرادونی ها، که از خاندان های قدیمی و قدرتمند ارمنستان بودند، از 885 م – 1045م بر ارمنستان و بخش بزرگی از گرجستان حکومت کردند. Ermenshah 13ـ یا بر مبنای منابع ارمنی شاه آرمن (Shah Armen) خاندانی از سلجوقیان بودند که پس از شکست بیزانس، در 1071م، در منطقۀ ملازگرد مستقر شدند و حکومت مستقلی تشکیل دادند. 14ـ توروس تورومانیان، تاریخ معماری ارمنستان (ایروان: فرهنگستان علوم ارمنستان،1948)، ج1. Jean-Michel Thierry (1916 – 2011), «Nicole, La Cathédral de Mren», In Cahiers Archéologiques, vol. 21, 1971;15ـ Ashkharbek Kalantar (1884 – 1942), Armenia from the Stone Age to the Middle Ages (Paris:1994); Hovsep Abgari Orbeli (1887 – 1961) & Toros Toramanian (1864 – 1934), Materials for the History of Armenian Architecture, vol. 1(Yerevan :1948). 16ـ این کلیسا، که در قرن پنجم میلادی بنا شده بود، در 1956م به دست ارتش ترکیه منهدم شد. Khtskonk 17ـ پنج کلیسای این دیر، که در قرن یازدهم بنا شده بودند، در 1962م به دست ارتش ترکیه و با مواد منفجره منهدم شدند. Digor 18ـ 19ـ به مختصات 38 08′ 41.80″ N – 44 12′ 36.62″ E Albayrak 20ـ 21ـ آرامگاه تادئوس قدیس در دیری به همین نام، که به قره کلیسا معروف است، در نزدیکی شهر ماکو در ایران قرار دارد. |
فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 63
|