نویسنده: ادوارد هاروتونیان
![]() دکتر محمدحسین عزیزی دکتر محمدحسین عزیزی در سال 1336 ش به دنیا آمده است. پس از پایان تحصیلات متوسطه در دبیرستان رازی شیراز، در سال 1355 به دانشکدۀ پزشکی شیراز راه یافته، سپس چند سال پس از پایان دورۀ پزشکی عمومی، دورۀ تخصصی گوش و گلو و بینی را در دانشگاه علوم پزشکی تهران گذرانده است. دکتر عزیزی به ادبیات و تاریخ و فرهنگ بسیار علاقه مند است و تاکنون در کنار نگارش مطالب علمی پزشکی، مقاله های متعددی به زبان های فارسی و انگلیسی، به ویژه در زمینۀ تاریخ پزشکی ایران و زندگی و خدمات و آثار پزشکان برجسته و پزشکان اهل علم و ادب منتشر کرده است. برخی از نوشته های او به شرح زیر است : ـ ((امیرکبیر و گسترش دانش پزشکی و بهداشت همگانی))، ماهنامۀ حافظ، ش 22، ص 59 ـ63، 1384. ـ ((ابن سینا، طبیب عقل ها))، روزنامۀ همشهری، سال12، ش 3474، ص11، یکم شهریور1383. ـ ((دارالفنون و پزشکی نوین))، نشریۀ کتاب هفته، دورۀ جدید، ش13، ص20، 3دی 1384. ـ ((دهمین سال خاموشی دکتر مهدی آذر، وزیرفرهنگ دکتر محمد مصدق))، ماهنامۀحافظ، ش8، ص16ـ 18، آبان 1383. ـ ((ساعدی، نویسنده و نمایش نامه نویس))، ماهنامۀ حافظ، ش20، ص 73ـ74، آبان 1384. ـ ((پزشک داستان نویس))، یادی از دکتر بهرام صادقی، ماهنامۀ نیکی، سال چهارم، ص 38، فروردین 1384. ـ ((پدر سیمین))، جشن نامۀ سیمین دانشور، بر ساحل جزیرۀ سرگردانی، به کوشش علی دهباشی، ص39 ـ 42، انتشارات سخن، 1383. ـ ((داد و ستد علمی ایران و کشورهای اسلامی با غرب در زمینۀ علوم پزشکی))، فصلنامۀ اخلاق پزشکی، مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه شهید بهشتی، سال دوم، ش 3، بهار 1387. |
![]() کتاب پزشکان در قلمرو فرهنگ و هنر کتاب پزشکان در قلمرو فرهنگ و هنر مجموعه ای است ارزنده که به کوشش دکتر محمدحسین عزیزی، پزشک متخصص گوش و حلق و بینی، گردآوری و تدوین شده و در بر گیرندۀ زندگی نامه و فهرست و نمونه هایی از آثار فرهنگی و هنری پزشکانی است که در کنار حرفۀ پزشکی به شعر و ادب، نگارش و پژوهش و گاه به نقاشی و موسیقی پرداخته و آثاری از خود بر جای گذاشته اند. مؤلف در پیشگفتار کتاب می نویسد: ((پزشکی نوین حوالی سال های 1800 تا 1850 م در اروپا شکل گرفت و پزشکی نوین در ایران 158 سال پیش با تأسیس دارالفنون (1268 ق/ 1230 ش/ 1851 م) آغاز شد. دارالفنون به ابتکار اصلاح طلب بزرگ تاریخ ایران، امیرکبیر، بنیان گذاری گردید…. امیرکبیر را باید به حق پیشگام گسترش دانش پزشکی در ایران برشمرد)). سپس دربارۀ کتابی که تألیف کرده می گوید: ((آنچه در این مجموعه می خوانید شرح مختصری از احوال و آثار شماری از پزشکان، دندان پزشکان و داروسازان معاصر ایران از دارالفنون به بعد است. ملاک اصلی گزینش این شخصیت ها آن بوده است که علاوه بر پرداختن به پزشکی، در عرصۀ هنر و ادبیات، نیز نقش بارزی داشته باشند)). مؤلف اذعان دارد که اسامی بسیاری از شخصیت های مؤثر و خدمتگزار در این کتاب نیامده و به همین سبب، در کنار عنوان کتاب، دفتر نخست، نوشته شده است، با این امید که در مجلدات آتی به آنها پرداخته شود. کتاب در 376 صفحه به زبان فارسی و هشت صفحه به زبان انگلیسی نوشته شده و مقدمۀ آن با عنوان چند کلمه یادآوری به قلم پژوهشگر ارجمند، ایرج افشار است. افشار با اشاره به تنی چند از پزشکانی که در قرون گذشته و در دوران مشروطیت، هم زمان با طبابت، به علم و ادب پرداخته و آثاری به وجود آورده اند، از کتابی که دکتر عزیزی گردآورده به منزلۀ کاری بسیار ارجمند و با ارزش نام می برد و توصیه می کند که مؤلف ((به تدریج میدان پژوهش خود را دامنه ور سازد و از سرگذشت طبیبان ادیب تذکره ای بزرگ فراهم آورد)). وی در جای دیگر، با اشاره به پزشکانی که به پیروی از ذوق ادبی و نویسندگی یا گرایش به سیاست به حرفۀ روزنامه نگاری و انتشار نشریات پرداخته اند، می نویسد: ((شاید درست باشد که دکتر عزیزی بخشی از جلد آیندۀ کتابش را به آوردن فهرست و اطلاعاتی کامل از پزشکانی که به روزنامه نگاری ادبی و سیاسی پرداخته اند تخصیص بدهد)) و در ادامه از دکتر بازیل ارمنی یاد می کند که رساله ای دربارۀ خط و روش ملکم خان نوشته است. سپس، از پزشکانی نام می برد که به روزنامه نویسی و اداره و انتشار نشریات پرداخته اند، مانند دکتر نصرت الله باستان، دکتر محمد میر سپاسی، دکتر میمندی نژاد ونیز پزشکانی که به سیاست روی آوردند، مانند ابراهیم حکیم الملک، پزشک مظفر الدین شاه، حسن حکیم الدوله، سعید لقمان الملک، عباس لقمان الدولۀ ادهم، اسماعیل مرزبان و علی اصغر مؤدب نفیسی ((که همه درس خواندۀ فرنگ بودند، سیاستچی و وزیر شدند و بر گرده آنها بود که دکتر رفیع امین تبریزی، دکتر منوچهر اقبال، دکتر جهانشاه صالح، دکتر محمد حسین ادیب، دکتر امیر اعلم، دکتر فریدون کشاورز، دکتر مهدی آذر به عنوان وکیل و وزیر و رئیس دانشگاه بدان مرحله در شدند و اغلب آنها کسانی بودند که فریفتۀ شعر و ادب فارسی بودند)). او همچنین از پزشکانی نام می برد که به مراتب عرفانی گرایش داشته اند، پزشکانی که به نویسندگی وپژوهش در مباحث تاریخی پرداخته اند، مانند ((دکتر فرخ سعیدی که دل به تخت جمشید بسته و توانسته است راهنمای خوبی برای آن بنویسد))، پزشکانی که به خاطره نویسی پرداخته اند، مانند دکتر مهدی آذر، دکتر سید ابراهیم چهرازی، پزشکانی که دارای کتابخانه های معتبر و کتاب های نفیس خطی بودند، پزشکانی که در انجمن های ادبی شرکت می کردند و سرانجام می گوید: ((گفتن این نکته های پراکنده و بی انسجام برای آن بود که دکتر عزیزی هر مطلبی را از این مقوله ها به تدریج در یکی از فصول از سلسله مطالب خود بگنجاند و یادگار ادبی برای آیندگان بر جای بگذارد)). مؤلف کتاب را در چهار بخش تدوین کرده است. در بخش نخست 73 تن از پزشکان ادیب، مورخ، شاعر و هنرمند معرفی شده اند. از نسل مقدم پزشکان نام شخصیت هایی چون دکتر میرزا علی اکبر خان نفیسی (ناظم الاطباء)، پدر زنده یاد سعید نفیسی و مؤلف فرهنگ نفیسی؛ دکتر خلیل ثقفی (اعلم الدوله)، نویسنده و مترجم؛ دکتر محمدعلی دانشور، مؤسس بهداری فرهنگ شیراز و پدر نویسندۀ مشهور سیمین دانشور؛ دکتر مهدی ملک زاده، سیاستمدار و مؤلف کتاب هفت جلدی تاریخ انقلاب مشروطیت ایران و دیگران آمده است. از نسل بعدی پزشکان دکتر حسین گل گلاب، سرایندۀ سرودهای معروف ای ایران و آذرآبادگان؛ دکتر نصرت الله کاسمی شاعر نامدار؛ دکتر مجدالدین میرفخرایی (گلچین گیلانی) شاعر و سرایندۀ شعر زیبای باران، دکتر جامی شکیبی گیلانی پژوهشگر و زبان شناس؛ دکتر عباس پژمان مترجم؛ دکتر فرخ سعیدی؛ دکتر چهرازی و بسیاری دیگر، که منشأ آثاری ارزنده بوده اند، معرفی شده اند. مؤلف در بخش دوم، با عنوان مشاهیر فرهنگ ایران در نیمه راه پزشکی، به معرفی پنج چهرۀ سرشناس پرداخته، چهره هایی که عشق به فرهنگ و هنر سرانجام آنها را از ادامۀ راه پزشکی منصرف و به مسیری که با طبع و ذوقشان سازگار بوده، هدایت کرده است. این شخصیت ها عبارت اند از: ـ حسن اسفندیاری نوری (محتشم السلطنه)، که مدرسه طب دارالفنون را رها کرد و به ادبیات عرب و فارسی گرایید. وی در امور اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حضوری فعال داشت و عضو نخستین فرهنگستان ایران بود. ـ آیت الله مرعشی نجفی، که در نجف به تحصیل علم طب می پرداخت اما به سفارش و علاقۀ پدر پزشکی را رها کرد و به تحصیل حوزوی روی آورد. تألیفات برجای مانده از او بیش از 150 اثر است. ـ محمد حسین شهریار، شاعر پرآوازه، که پس از پنج سال تحصیل پزشکی و پیش از دریافت مدرک، مدرسۀ طب را ترک گفت. ـ سیروس طاهباز، که تحصیل پزشکی را تا سال ششم ادامه داد اما چنان شیفتۀ ادبیات شد که سرانجام پزشکی را رها کرد و به کارهای ادبی و فرهنگی پرداخت. او برای همۀ کسانی که به آثار و اندیشه های نیما یوشیج علاقه مندند نامی آشناست. ـ بهاءالدین خرمشاهی، از حافظ شناسان و قرآن پژوهان بنام، که ابتدا به آموزش پزشکی پرداخت اما پس از چندی به رشتۀ مورد علاقه اش؛ یعنی، فرهنگ و ادب و پژوهش در قلمرو ادبیات روی آورد و در زمرۀ چهره های برجستۀ فرهنگ و ادب پارسی درآمد. عنوان بخش سوم پزشکان اروپایی در قلمرو فرهنگ ایران است. مؤلف در این بخش، به معرفی دکتر یاکوب ادوارد پولاک (1818ـ1891م) پرداخته است. ((پیش از آنکه دارالفنون گشایش یابد، امیرکبیر نمایندۀ ویژه ای را به نام جان داوود خان ارمنی، که مترجم زبان آلمانی وزارت خارجه بود، به وین فرستاد تا استادان و مربیان نظامی را برای کار در دارالفنون استخدام کند)). دکتر پولاک، پزشک اتریشی و دانش آموختۀ دانشگاه وین، یکی از هفت استادی بود که برای مدت شش سال به استخدام دولت ایران در آمدند. دکتر پولاک نه سال از 1851 تا 1860م در ایران ماند، زبان فارسی را آموخت و با فرهنگ و ادب ایران آشنا شد. اقدامات دکتر پولاک نه تنها سبب پیشبرد آموزش پزشکی نوین در ایران شد بلکه دانسته های اروپاییان نیز در مورد ایران با انتشار کتاب سفرنامۀ او در ایران افزایش یافت. پولاک اگرچه نمایندۀ رسمی دولت اتریش نبود اما راه انتقال دانش و فرهنگ را در نیمۀ دوم قرن نوزدهم بین این دو کشور هموار ساخت. در بخش چهارم، آثار و احوال برخی از پزشکان نویسنده و شاعر و هنرمند جهان آمده است. مؤلف با معرفی آنها قصد داشته نشان دهد که پرداختن به فرهنگ و هنر در میان پزشکان اقوام دیگر نیز وجود دارد. در این بخش شماری از پزشکان از جمله نویسندگان مشهوری چون آنتوان چخوف و سامرست موام معرفی شده اند. کتاب پزشکان در قلمرو فرهنگ و هنر با حوصله و دقت نظر بسیار تدوین شده است. مؤلف در نگارش احوال و آثار همکاران دور و نزدیک همواره از منابع مستند یا از قلم کسان نزدیک به شخصیت های مورد نظر بهره گرفته و از ذکر منابع و امتنان از همکاران و دیگر کسانی که در تدوین مطالب کتاب وی را یاری کرده اند کوتاهی نکرده است. در پیوست یکم کتاب، فهرست 195عنوان از کتاب ها و آثار عمدۀ ادبی، فرهنگی و تاریخی که پزشکان، داروسازان و دندان پزشکان معاصر ایران تألیف و ترجمه کرده اند و در پیوست دوم، شماری از کتاب ها و مقاله های سودمند دربارۀ تاریخ پزشکی و شرح احوال و آثار پزشکان معاصر ایران، برای مراجعۀ دانش پژوهان، آورده شده که بیش از بیست عنوان از آنها مقالاتی است که مؤلف کتاب در بزرگداشت پزشکان اهل فرهنگ و هنر و معرفی زندگی نامۀ آنان در روزنامه ها و دیگر نشریات نوشته است. پایان بخش این مجموعه نمایه ای است که کتاب را پربارتر می سازد. در این کتاب، زندگی نامۀ چند طبیب ارمنی نیز آمده است که عبارت اند از: ـ دکتر کارو میناسیان (1276ـ1352ش)، ساکن اصفهان که به رشتۀ باستان شناسی بسیار دلبسته بود. او به عضویت سازمان حفاظت از آثار باستانی درآمد و دارای مقالاتی در این زمینه است. ـ دکتر راتئوس کاراپتیان (1295ـ1380ش)، مؤلف فرهنگ بزرگ تشریحی پزشکی فارسی ـ ارمنی که متأسفانه به چاپ نرسیده است. ـ دکتر رستم استپانیان (متولد 1301ش)، متخصص قلب و صاحب امتیاز و مدیرمسئول وقت روزنامۀ ارمنی زبان آلیک. ـ دکتر الکساندر پاتماگریان (1305ـ 1368 ش)، دندان پزشک، مؤسس انتشارات پاد، مؤلف کتاب تاریخ سیاسی و اجتماعی ارامنه تا سال 1297ش و مترجم حماسۀ ارمنی داوید ساسونتسی که به نام دلاوران ساسون انتشار یافته است. ـ دکتر سبو پارتِو (1311ـ 1379ش)، روان پزشک، مؤلف فرهنگ سه زبانۀ انگلیسی ـ ارمنی ـ فارسی و مترجم ارمنی آثاری از پروین اعتصامی، فروغ و شافران دیگر. چنان که گفتیم، هستند بسیاری از پزشکان اهل فرهنگ و هنر که نام آنها در این مجموعه نیامده و مؤلف کتاب امیدوار است در مجلدات آتی بتواند آنها را معرفی کند. ازاین گروه جا دارد از دکتر هاراطون داویدیان، روان پزشک برجسته، استاد دانشگاه، عضو پیوستۀ فرهنگستان علوم پزشکی و مؤلف کتاب تاریخچۀ تکوین روان پزشکی نوین در ایران یاد کنیم که در آبان 1388 چشم از جهان فرو بست و دکتر لئون داویدیان، روان پزشک و صاحب امتیاز و مدیر مسئول فصلنامۀ پیمان که متأسفانه در حادثۀ سقوط هواپیما در پرواز تهران ـ ایروان جان باخت. پزشک دیگر ارمنی زنده یاد دکتر هراند قوکاسیان، اهل جلفای اصفهان است که به برگردان آثار شعرای ارمنی همت گماشت و کتاب های آنوش و کرونک از او به یادگار مانده است. تلاش دکتر عزیزی در فراهم آوردن مجموعه ای مفید و ارزشمند، شناساندن همکاران اهل ذوق و هنر به جامعه و زدودن غبار فراموشی از چهره هایی که امروزه کمتر یادی از آنها و آثارشان می شود شایستۀ ارج و ستایش است و این کتاب می تواند در این زمینه مرجعی معتبر به شمار رود. دریغ که شرح احوال و آثار مؤلف که خود به گواه همین اثر اهل علم و ادب و نگارش و پژوهش است جایی در این مجموعه نیافته است. |
فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 50
|