نویسنده: آودیس هاروتیونیان / ترجمه آرمینه آراکلیان


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 67

در ارمنستان غربی، به خصوص در وان و واسپوراکان هزاران اندیشمند ارمنی می زیستند و اساس زندگی اجتماعی ساکنان آن دیار برای چند سده بر دوش این اندیشمندان سیاسی و اجتماعی دانش اندوخته و فرهیختۀ ارمنی بود.

حکومت در حال زوال عثمانی و ترکان جوان، جانشینان بر حق امپراتوری در اواخر قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم میلادی، به خوبی می دانستند که برای انهدام ارمنیان و پاک کردن وان و ولایت واسپوراکان از وجود ارمنیان، پیش از به آتش کشیدن خانه ها، غارت اموال و کشتار افراد جامعه باید سران و اندیشمندان آنها را از میان برداشت.

اعضای حزب اتحاد و ترقی تمامی اهرم های خود را به کار گرفتند تا به همراه آحاد جامعۀ ارمنی سران انقلابی و تحصیل کردۀ حزب داشناکتسوتیون را که درواقع سران جامعۀ ارمنی بودند و از 1907م دست دوستی حزب اتحاد و ترقی را خالصانه فشرده، زیر معاهدۀ مشترک همکاری را امضا کرده و امید به کمک اعضای حزب اتحاد و ترقی در تسکین آلام ارمنیان بسته بودند دستگیر، تبعید و قتل عام کنند.

کرد بیگ در نخستین توطئۀ دولتی در مورد هوسپ چولویان و ساموئل مسروپیان، اعضای حزب داشناکسوتیون؛ درشهر شاتاخ، ناکام ماند.[1]

در نوامبر1914م، درنزدیکی شهر بایازد (بایزید)، توروس گالوست آلویان، از فعالان حزب داشناکتسوتیون، به اتهام تدارک نقشۀ ترور تحسین بیگ، فرماندار سابق شهر وان، کشته شد. [2]

در اواخر1914م، نشان گالچیان، وکیل، حقوق دان و ترک شناس معروف وان، در ارزروم به قتل رسید. در اوایل دسامبر1914م، پطرس، پسرخواندۀ وازگن (انقلابی نامی و از سردمداران حزب داشناکتسوتیون)، فدایی بی باک و شهروند محبوب منطقه، در روستای خامار استان شاتاخ ، به شهربانی محل احضار و در دم اعدام شد. پطرس، مدافع حقوق کردها، خار چشم حکومت مرکزی بود و قاتلان او، برای سرپوش گذاردن بر روی جنایت خود، دست به تیراندازی در روستای خامار زدند و اقوام کرد را ترغیب به غارت خانه های دهکده کردند. سپس، به متولی فرمانداری شاتاخ گزارش دادند که پطرس و همراهان او به پادگان شهر حمله کرده و طی آن کشته شده اند. رسیدگی به پروندۀ واقعۀ پادگان و قتل پطرس خیلی زود جزئیات توطئه و واقعیت را بر ملا ساخت.

جِودت پاشا،[3] فرماندار وان و برادرزادۀ انور پاشا، که نگران گسترش وقایع شاتاخ بود، به قصد بهره برداری از شرایط روز، در 2 آوریل 1915م، آرشاک ورامیان و آرام مانوکیان، دو تن از معتمدان شهر وان را احضار کرد و ضمن طرح مشکلات اجتماعی و گزارش وقایع دردناک برخوردهای بین کردها و ارمنیان منطقه، از آنها خواست که ایشخان (بوغوس میکاییلیان) را، که شخصیتی مورد قبول در جوامع ارمنی و کرد منطقه بود، وادار به سفر به شاتاخ برای پایان دادن به شورش ارمنیان و تأمین آرامش کند. [4]

ایشخان، از اعضای فعال کمیتۀ رهبری حزب داشناکسوتیون و از رهبران فعال اجتماعی ولایت وان، صرفاً برای جلب نظر مثبت جِودت پاشا، به همراه سه تن از فداییان شجاع به نام های میهران ترمارکاریان، واهان خیرانیان و بغوس کوتوت عازم منطقۀ بحرانی شد. همۀ اعضای این گروه معتقد بودند که ورامیان و آرام مرتکب اشتباه شده اند و نمی بایست به جای رهبری قیام بر حق ارمنیان برای سرکوب آن به منطقه می رفتند.

ایشخان، پیش از انجام مأموریت به دوستانش پیغام داد که «ما خود را بی دلیل به کشتن می دهیم اما شما اشتباه ما را تکرار نکنید».[5]

ایشخان و دوستانش که همراه با رییس شهربانی، واگیف بیگ و سه سرباز ترک در 3 آوریل 1915م و در قالب گروه مختلط صلح عازم منطقه شده بودند شب جمعه را در روستای هیرج در درۀ ارمنیان نزدیکی های شاتاخ درخانۀ کاظم اوغلو رشید کرد، شخصیت متنفذ و ثروتمند منطقه، اطراق کردند.

جمعیت روستا را سی خانوار ارمنی و چهل خانوار کرد تشکیل می دادند. ایشخان، سه همراه او و نظامیان ترک شهربانی تازه بر سر سفرۀ ننگین کاظم اوغلو رشید نشسته بودند که افراد یک گروه مسلح دوازده نفری، که به دستور جِودت پاشا در تعقیب گروه صلح روانۀ شاتاخ شده بودند، به اتاق مهمان پذیر خانه هجوم آوردند، ارمنیان گروه را در جا به گلوله بستند و اسلحه و اموالشان را غارت و جسد برهنه و تکه پاره  شان را در چاه های بیرون دهکده دفن کردند.

سیراک ماناسیان، جوان بیست سالۀ ساکن روستای مجاور، واقعه را این گونه شرح می دهد:

« . . . خبر رسید که اندیشمند و فعال سیاسی، آقای ایشخان، را در روستای مجاور به قتل رسانده اند. این زمانی بود که جِودت پاشا سران قوم را به دلایلی نزد خود می خواند و نقشۀ قتل ناجوانمردانۀ آنها را می چید.

ایشخان بی دفاع را کشتند و جسدش را در چاه انداخته اند. این هم برای قاتلان کافی نبود و دو طفل معصوم ایشخان را هم زنده زنده به چاه انداخته اند.

این زنگ خطر برای ما کافی است که دور هم جمع شویم و به فکر دفاع در مقابل تهاجم بعدی ترک ها باشیم».[6]

تئودوروس لاپجینجیان (تئودیک)، محقق و نویسندۀ معروف اهل قسطنطنیه، در سالنامۀ خود می نویسد: « اولین خون که در واسپوراکان به زمین ریخته شد . . .». [7]

روز بعد، در 4 آوریل 1915م، 46 تن از مردان ارمنی را در خانۀ کاظم اوغلو رشید، همان میزبان کرد، جمع کردند، به قتل رساندند و جسدشان را داخل چاه ها انداختند. خانه ها را غارت و زن ها را شکنجه کردند و آنان را به بیرون روستا بردند و قتل عام کردند.

هوسپ چولویان خبر این ماجرا را به وان رساند و نظر خود را با این جمله بیان کرد:

«قتل عام ارمنیان از 6 آوریل 1915م شروع خواهد شد. جوانب امر حاکی از دستور کشتار همۀ ارمنیان واسپوراکان است».[8]

پس از قتل ایشخان، قهرمان ملی وان، جِودت پاشا اندیشمندان سرشناس شهر آ. ورامیان، آرام، آ.ترزیباشیان و گ. چیتجیان را برای “مشورت” در خصوص امور مهم به دفتر خود احضار کرد. [9]

آ. ورامیان در یادداشتی به دوستش، آرام مانوکیان، می نویسد: «من می روم، تو بمان».[10]

آرشاک ورامیان، چهرۀ شناخته شدۀ شهر، را در 5 آوریل 1915م در محاصرۀ پنجاه سرباز سوار کشتی و به ولایت دیاربکر تبعید کردند.

در راه تبعید، پیش از رسیدن به مقصد در نزدیکی بیتلیس ورامیان را با شکنجه کشتند و جسدش را از روی پلی به رودخانه انداختند. [11]

بعدها، پس از پیروزی در جنگ حماسی شهر وان، ارمنیان شهر جسد متلاشی شدۀ این قهرمان ملی را به شهر آوردند و طی مراسمی در قطعۀ شهدای داشناکتسوتیون، در آرامگاه کلیسای آراروتس، به خاک سپردند. [12]

 حتی خود طلعت پاشا نیز تصدیق می کند که آ. ورامیان و ایشخان به دست عوامل حکومتی قربانی توطئه شده و به قتل رسیده بودند:

« . . . ایشخان و دوستانش، که به خواست فرماندار وان و با موافقت دفتر مرکزی حزب داشناکتسوتیون برای انجام مذاکرات صلح راهی شهرها و روستاهای ولایت بودند، کشته شده اند و ورامیان، وکیل مجلس، ناپدید شده است. نقشۀ قتل آرام مانوکیان معروف را هم آماده کرده بودند که پس از فرار مانوکیان ناکام مانده است».[13]

اسقف گریگوریس بالاکیان،[14] در این خصوص می نویسد:

«توطئه های جِودت پاشا، فرماندار وان، برای خفه کردن قیام ارمنیان در نطفه و اجرای فرمان قتل عام ارمنیان، که از مرکز دریافت کرده بود، شامل حال سران جامعۀ ارمنی وان و واسپوراکان مانند چهره های سرشناس و ملی، ورامیان و ایشخان، شد.

عملکرد سیاه و خائنانۀ جِودت پاشا، که بوی برنامۀ کشتار وسیع تر ارمنیان را از سوی حزب اتحاد و ترقی می داد، جامعۀ ارمنی را خواهی نخواهی به سمت احتیاط، آمادگی و خیزش مسلحانه هدایت کرد».[15]

آ. ترزیباشیان و گ. چیتجیان موفق به فرار شدند و به وان بازگشتند.

برخی از رسانه ها و منتقدان، سال ها بعد، تمکین ورامیان و ایشخان را اشتباه محض دانستند و قتل آنها را نتیجۀ صداقت، ارادت و سالم اندیشی خود آنها تفسیر کردند،[16] در حالی که خون بر زمین ریخته شدۀ قهرمانان ملی، ایشخان، ورامیان، میهران ترمارکاریان، واهان خیرانیان و بغوس کوتوت، آن هم به دست سردمداران برنامۀ نژادکشی ارمنیان، شهر وان را دچار تلاطم کرده و به زعم برخی دیگر سبب نجات ولایت واسپوراکان شده است. [17]

میهران ترلمزیان، که داوطلبانه مشغول خدمت در ارتش ترک بود و تیگران اودیان (آسو)، از حزب هنچاک، که در 1914م به اتهام شرکت در توطئۀ قتل هیئت وزرای ترک در زندان به سر می برد، به همراه 120 زندانی سیاسی ارمنی دیگر در 8 آوریل 1915م در زندان شهر وان کشته شدند.

آرداشس تسولاکیان، فرهیختۀ فعال در عرصۀ هنر، بانی هنر نمایش در وان در 1908م و عضو حزب هنچاک و آبراهام برودیان، کاراپت تانته یان و همایاک یره میشیان، همراهان حزبی او، هم جزو همان 120 نفر زندانی بودند.

از این بین برودیان و یره میشیان در بیمارستان نظامی شهر درگذشتند و تیگران اودیان (آسو) و تانته یان به دستور جِودت در زندان به قتل رسیدند.

دفتر یادداشت های تسولاکیان، که در آن شرایط زندگی و مرگ در زندان وان را به نگارش درآورده است، تنها نجات یافته از آن زندان بود.

هووهانس کیوراقلیان، اندیشمند و فرهیختۀ شهر وان و غِووند سرواندزیان، مترجم کنسول روس در شهر وان، هم جزو کشته شدگان برنامۀ انهدام سران و فرهیختگان جامعۀ ارمنی وان و واسپوراکان در آستانۀ نژاد کشی قرن بودند.

بدین ترتیب، در نتیجۀ سیاست نژادکشی و انحصارطلبی ترکان عثمانی بهترین اندیشمندان و فعالان سیاسی ارمنیان وان، به طور سازمان یافته و با برنامه ریزی قبلی، قتل عام شدند.

توضیح مترجم

دستگیری و قتل سران جامعۀ ارمنی شهر وان سبب طغیان، خون خواهی و خیزش ساکنان شهر و پیش بینی تدارکات ‏وسیع، برای دفاع از شهروندان بی دفاع شد. مردان شهر دست به اسلحه بردند و زنان برای تهیه پوشاک و خورد و ‏خوراک رزمندگان بسیج شدند. ‏

جنگ نابرابر وان با شکست نیروهای منظم مهاجم ترک در ورود به هر دو بخش قدیم و جدید شهر وان و خروج ‏جمعیت شهر و انتقال آنها به مناطق امن تر و تحت نظارت قوای روس پایان پذیرفت.‏

در ادامه آمار مربوط به جنگ و تاریخچۀ وقایع پس از قتل سران سیاسی و اجتماعی منطقه که حاکی از ماهیت ‏برخورد متجاوزان با سکنۀ بی دفاع آن دیار است، ارائه شده است.‏

آمار دو طرف جنگ وان:‏

ـ نیروهای ترک مستقر در ولایت واسپوراکان:‏

گردان ژاندارمری منطقه وان:2,500 نفر

پیاده نظام لشکر پیادۀ ترک: 5,400 نفر

نظامیان مأمور اعزامی از مرکز: 7,500 نفر

سواره نظام بغداد: 560 سرباز ‏

نیروی مخصوص جودت پاشا: 5,000 نفر معروف به گردان قصاب

کل نفرات: 20960 ‏

ـ نیروهای ارمنی مستقر در وان:‏           

جمع کل نیروهای درگیر در دفاع ازشهر: 1,500 نفر

تسلیحات شامل 505 قطعه تفنگ و 750 قطعه تپانچۀ ماووزر.‏

تاریخچۀ وقایع:‏

‏25 فوریۀ 1915م لشکر سوم ژاندارمری واسپوراکان ابلاغیۀ شمارۀ 8682 مبنی بر افزایش استحکامات را دریافت ‏کرد. هدف ایجاد آمادگی برای مقابله با یاغیان ارمنی شهر های بیتلیس، وان و حلب بود. ‏

‏23 مارس 1915م لشکر پیادۀ شمارۀ یک در اطراف وان مستقر شد.‏

آوریل 1915م، روز عید پاک، جِودت پاشا از ارمنیان خواست که چهار هزار سرباز در اختیار ارتش او قرار دهند. ‏ارمنیان، که می دانستند هدف اعدام جوانان است، از اعزام داوطلب خدمت ممانعت کردند. بزرگان جامعه، ارمنیان را به ‏آرامش و سکوت دعوت می کردند. باور بر این بود که بهتر است چند ده را بسوزانند و ساکنان آنها را بیرون برانند تا همۀ ‏ارمنیان را قتل عام کنند.‏

‏15 آوریل 1915م درگیری بین مأموران جمع آوری مالیات و روستاییان ارمنی به زد و خورد و دخالت ژاندارمری ‏انجامید. ‏

‏17 آوریل 1915م جِودت پاشا دستور انهدام دهستان شاتاخ در حومۀ وان را صادر کرد.‏

‏20 آوریل 1915م نیروهای جِودت شهر را به محاصرۀ خود در آوردند.‏

25 آوریل 1915م اولین گروه فراری ارمنیان، متشکل از پانزده هزار نفر، از تنها مسیر ورودی، تحت حفاظت نیرو‏های ارمنی، به شهر وان باز گشتند.‏

28 آوریل 1915م نیروهای روس مستقر در منطقۀ قفقاز و گروهان داوطلبان ارمنی به دستور ژنرال تروخین به سمت وان ‏اعزام شدند. ‏

‏30 آوریل 1915م ارمنیان وان در این زمان در حدود سی هزار نفر تخمین زده می شدند.‏

‏6 مه 1915 تهاجم نیروهای روس به شبه جزیرۀ آناتولی شروع شد.‏

‏12 مه 1915م منطقۀ آرجیش، در حومۀشمالی وان، آزاد شد. جِودت یک گروه توپخانه را به آن ناحیه اعزام کرد.‏

14 مه 1915م حکومت مرکزی شروع به تخلیۀ شهروندان ترک از طریق دریاچۀ وان کرد.‏

16 مه 1915م توپخانۀ ارتش 46 فقره بمب برای حمایت از ترک های در حال عقب نشینی به سوی شهر وان شلیک ‏کرد. تا این تاریخ گزارش هایی مبنی بر کشته شدن شش هزار ارمنی دریافت می شد.‏

17 مه 1915م نیروهای جِودت به طرف باش کاله عقب نشینی کردند تا به نیروهای خلیل بیگ ملحق شوند. شهر در ‏اختیار نیروهای ارمنی ماند.‏

‏18 مه 1915م گروه فداییان ارمنی به فرماندهی ژنرال آندرانیک، که از ایران حرکت کرده بودند، وارد شهر شدند.‏

31 مه 1915م ژنرال تروخین و نیروهای روس وارد شهر شدند.‏

1 ژوئن 1915م تروخین کلید شهر را پذیرفت و آرام مانوکیان را به فرمانداری شهر منصوب کرد.‏

منابع:

آودیان، م. جنگ های آزادی خواهانۀ پنجاه ساله (1870ـ1920م) و تحلیل دیدگاه ها و مدارک موثق به قلم ژنرال آندرانیک. پاریس: [بی نا]،1954.

استپانیان. دار زدن بیست نفر. پراویدنس: [بی نا]، 1965.

اورمانیان. فاجعه در ارمنستان غربی. اجمیاتزین: [بی نا]، 1919.

 باربی، هانری. ارمنستان شهید. قسطنطنیه: [بی نا]، 1919م.

بالاکیان. قربانگاه ارمنیان از برلین تا درۀ 1914ـ1920م. [بی جا]: [بی نا]، [بی تا]، ج1.

تئودیک. سالنامۀ عمومی. «یادبود اندیشمندان شهید». قسطنطنیه: [بی نا]، 1915.

سوازیان، و. نژادکشی ارمنیان و یادداشت های شاهدان نجات یافته. ایروان: [بی نا]، 2000.

گغامیان، ی. جنگ های آزادی خواهانۀ ارمنیان در قرن بیستم. باکو: [بی نا]، [بی تا].

ملوان زاده، رفعت. زوایای تاریک حزب اتحاد و ترقی. ایروان: [بی نا]، 1990.

هاچیان، در مسیر زجرهای ارمنیان. تهران: [بی نا]، 1335، ج1.

هایرنیک. ش 6. آوریل 1924.

http://en.wikipedia.org/wiki/Siege_of_Van

پی نوشت ها:

1ـ هایرنیک، ش 6 (آوریل 1924): 96.

2ـ اورمانیان، فاجعه در ارمنستان غربی (اجمیادزین: بی نا، 1919)، سند اول، ص35.

3ـ فرماندار نظامی واسپوراکان که به دلیل عادت به شکنجه و خصوصاً، کوبیدن نعل اسب به پاشنۀ قربانیانش به نعلبند بیگ معروف شده بود.

4ـ م. آودیان، جنگ های آزادی خواهانۀ پنجاه ساله (1870ـ1920م) و تحلیل دیدگاه ها و مدارک موثق به قلم ژنرال آندرانیک (پاریس: بی نا،1954)، ص 143.

5ـ هاچیان، در مسیر زجرهای ارمنیان (تهران: بی نا، 1335)، ج1، ص 376.

6ـ و. سوازیان، نژادکشی ارمنیان و یادداشت های شاهدان نجات یافته (ایروان: بی نا، 2000)، ص101.

7ـ تئودیک، سالنامۀ عمومی، «یادبود اندیشمندان شهید» (قسطنطنیه: بی نا، 1915)، ص72.

8ـ اورمانیان، همان، ص19.

9ـ هانری باربی، ارمنستان شهید(قسطنطنیه: بی نا، 1919م)، ص 81.

10ـ تئودیک، همان جا.

11ـ اورمانیان، همان، ص33.

12ـ باربی، همان، ص81.

13ـ رفعت ملوان زاده، زوایای تاریک حزب اتحاد و ترقی(ایروان: بی نا، 1990)، ص93.

14ـ اسقف گریگوریس بالاکیان (1879 ـ 1934م)، از فعالان ملی مذهبی ارمنی، که از 1914 ـ 1915م نایب اسقف ولایت یرزنکا (ارزنجان) بود، در 24 آوریل 1915م به همراه دیگر اندیشمندان ارمنی دستگیر و تبعید شد. او مدت ها در اردوگاه های آیاش و چانغر و تومارزا دربند بود و به طور معجزه آسایی از مرگ حتمی نجات یافت.

15ـ گ. بالاکیان، قربانگاه ارمنیان (بیروت: بی نا،1977)، ج1، ص61.

16ـ ی. گغامیان، جنگ های آزادی خواهانۀ ارمنیان در قرن بیستم (باکو: بی نا، بی تا)، بخش 2، ص614 و 616.

17ـ همان.

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 67
سال هجدهم | بهار 1393 | 240 صفحه
در این شماره می خوانید:

شنیده هایی از زنده یاد مادرم

نویسنده: ژانت لازاریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 67 زنده یاد مادرم، اوسانا، که خود یکی از کسانی بود که از نزدیک شاهد فجایع بی رحمانۀ به دست ترکان عثمانی و ‏کشتار صدها...

مراسم یادبود نود و نهمین سالگرد نژادکشی ارمنیان

روابط عمومی موسسه ترجمه و تحقیق هور فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 67 مراسم یادبود نودونهمین سالگرد نژادکشی ارمنیان در امپراتوری عثمانی، در 2 اردیبهشت 1393ش، به همت مؤسسۀ...

کلیساهای صخره ای ارمنستان

نویسنده: شاهن هوسپیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 67 در دنیای مسیحیت، حفر عبادتگاه در داخل صخره ها، به خصوص در مناطق غرب آسیا، که مهد گسترش مسیحیت محسوب می شود، متداول...

کابوسی هولناک که هرگز از یادها نخواهد رفت

نویسنده: دکتر قوام الدین رضوی زاده فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 67 « ...ویناندل به دریا افکنانند،به پای دارندۀ آتش هازندگانیدوشادوش مرگپیشاپیش مرگهماره زنده از آن پس که...

سیری در کتاب جمهوری آذربایجان،23 سال تکاپو برای دولت و ملت سازی

نویسنده: یسناع دلاور فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 67 نام کتاب: جمهوری آذربایجان، 23سال تکاپو برای دولت و ملت سازی به کوشش: حسین احمدی ناشر: مؤسسۀ مطالعات تاریخ معاصر...

جریان های پان ترکیستی در ایران معاصر

نویسنده: سرکیس مگردیچیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 67 طرح تجزیۀ ایران، تنها به مناطق ترک زبان کشور خلاصه نمی شود. ‏جریان های جدایی طلبانه در خوزستان، بلوچستان و...

سنگ نبشته های یادبود نژادکشی ارمنیان در ارمنستان غربی

نویسنده: ساموئل کاراپتیان / ترجمه شاهن هوسپیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 67 پس از کشتارهای مکرر ارمنیان در چندین مرحله در ارمنستان غربی،[2] کیلیکیه و مناطق ارمنی نشین...

دانشنامه های نژادکشی و مسئله ارمنیان

نویسنده: آلان وایتهورن / ترجمه لوسینه مارکاریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 67 ریشۀ دو مفهوم اصلی حقوق بشر، یعنی «جنایت علیه بشریت» و «نژادکشی»، را باید در واکنش به...

اینیاس موراد گئادوسُون،خاورشناس و مورخ ارمنی قرن هجدهم

نویسنده: دکتر طهمورث ساجدی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 67 امپراتوری عثمانی بر بقایای امپراتوری بیزانس، که در تاریخ، فرهنگ و ادب فارسی به آن روم گفته می شود، بنا ‏نهاده...

آزادی،برابری و عدالت

نویسنده: دکتر کارن خانلری / ترجمه روبرت بگلریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 67 از نظر تاریخی این سه مقوله، به خصوص در محافل مترقی، تبدیل به ارزش و ‏بدین  سان به هدف و...