سال بیست و پنجم | زمستان 1400 | 240 صفحه

جهت مشاهده و ورق زدن صفحات
روی تصویر زیر کلیک کنید.

در این شماره می خوانید:


1- مقاله ها


2- چهره ها


3- نگاهی به تاریخ


4- گزیده رویدادها


5- نقد و بررسی کتاب

 

سرمقاله

قدیمی‌ترین اسنادی که نام شوشی در آنها برده شده انجیل‌‌‌‌‌‌‌‌های ارمنی دست‌نویسی است که به سده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ پانزدهم میلادی تعلق دارد. امیران و اربابان بزرگ ارمنی، پس از فروپاشی آخرین پادشاهی ارمنیان در سده چهاردهم میلادی، موفق شدند حکومت‌های محلی ارمنی را به‌صورت پراکنده در مناطقی از ارمنستان حفظ کنند. معروف‌‌‌‌‌‌‌‌ترین آنان امیران پنج خانواده اصیلی بودند که تا زمان عقد قرارداد گلستان حکومت خودمختار ملوک خمسه را در منطقه کوهستانی قراباغ، تحت حمایت ایران، برقرار نگه داشتند. شوشی، که یکی از هشت مرکز آباد قراباغ بود، به مدت چهار سده فرمانروایی افشاریان و زندیان و قاجاریان و تزارهای روس را تحمل کرد و در دوران معاصر، نیز برای هفتاد سال یوغ اتحاد جماهیر شوروی را بر گردن داشت. در1920م، در دوران گذر روسیه از امپراتوری به کمونیسم، عوامل مسلح جمهوری نوخاسته آذربایجان در معیت نیروهای ترکیه دست به ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کشتار و تبعید ساکنان ارمنی شهر زدند. شوشی پس از استقرار نظام جدید در روسیه و تحت استیلای آن به آرامش نسبی رسید و پس از بازگشت تدریجی ارمنیان به شهر، به ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مرکز مهم فرهنگی و اقتصادی قراباغ و عملاً قفقاز جنوبی، تبدیل شد. قیمومت قراباغ و مرکز آن شوشی، در دوران اقتدار اتحاد جماهیر شوروی، به حکومت جمهوری آذربایجان سپرده شد. پس از فروپاشی نظام سوسیالیستی شوروی در 1991م، این خطه شاهد درگیری نیروهای آزادی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بخش ارمنی با ارتش جمهوری آذربایجان بود. در پایان این درگیری نظامی، در 9 مارس 1992م قراباغ از قید سلطه باکو آزاد و به جمهوری مستقل و آزاد آرتساخ تبدیل شد. در سپتامبر 2020م، بار دیگر میان آرتساخ و جمهوری آذربایجان جنگ درگرفت. در نوامبر همین سال، با پیروزی آذربایجان در جنگ و پایان گرفتن درگیری‌های خونین نظامی، ساکنان ارمنی شوشی بار دیگر از موطن خود رانده شدند و شهر به اشغال نیروهای آذربایجان، ترکیه و مزدوران سوری‌اش درآمد.
نام این شهر را در آغاز حکومت خان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نشینی قراباغ، که چند سده در قلمرو ملوک خمسه برقرار بود، از نام روستای کوچک ارمنی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نشینی گرفتند که در جوار شهر شوشی کنونی واقع شده بود. نام این روستا شُش بود که در لهجه ارمنی محلی به معنای نهال است. از این رو، ارمنیان موطن پوشیده از درخت خود را شُشُت می‌نامیدند. سخن این شماره را با نام شوشی آغاز کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ایم تا دنیا را از خطر نابودی اصالت قراباغ و فرهنگ ناب شهر تاریخی شوشی، که در زمستان 2020م به ‌‌‌‌‌‌اشغال جمهوری آذربایجان درآمد، با خبر سازیم. این حکومت به روش تمامی اشغالگران پیروزی خود را با تغییر نام‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و تحریف تاریخ و فرهنگ مناطق اشغالی جشن گرفته تا با توسل به ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دروغ، نداشتن پیشینه تاریخی و حضور کنونی خود را به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گونه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای توجیه کند.
دولتمردان جمهوری آذربایجان در گام نخست نام شهرها و نواحی را به ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بازی گرفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. کارواچار، هادروت، واراندا، استپاناکرت و … را کلبجار، خوجاوند، فضولی، خانکندی و… نام‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ نهاده‌اند و نام شوشا (1) ‏را برازنده شهر شوشی دانسته‌‌‌‌‌‌اند. این نام برگرفته از واژه شیشه در زبان فارسی است. جمهوری آذربایجان همچنین تغییر کاربری کلیساها و ضبط میراث دینی و فرهنگی ارمنیان را به ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفع ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آلبانیایی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اودی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تبار مسیحی کرانه غربی دریای خزر، که جامعه‌ای کم‌شمارند، در دستور کار خود قرار داده. مجموعه‌اقدامات حکومت آذربایجان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ خبر از آغاز انهدام فرهنگی یا به‌اصطلاح نژادکشی سفید می‌دهد، روشی که دولت ترکیه از 1915م ‌در قبال‌‌‌ شهروندان ارمنی خود در پیش گرفته. انتخاب نام برای این جمهوری نوپا، خواننده پیمان را ناخودآگاه به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یاد سال 1918م و سرقت قرن از نام‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اصیل استانی از ایران می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اندازد.‌‌‌‌‌‌
مقاله‌های این شماره را با مقاله «چاپخانه‌های شوشی از آغاز تا1920م» آغاز کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ایم تا از یک سو نقش ارزنده چاپخانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های این شهر را در فرهنگ ارمنی، فارسی، روسی، کردی و ترکی یادآور شویم و از سوی دیگر، آغاز دورانی تلخ را اعلام کنیم که همانند آن در کشتار ساکنان ارمنی شهر در 26 تا 28 مارس 1920م، در زمان تولد جمهوری آذربایجان و به ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دست عوامل آن، اتفاق افتاده بود. در 1827م، نخستین چاپخانه شوشی،که دومین چاپخانه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ارمنستان بود، در این شهر تأسیس شد.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شوشی تا اوایل سده نوزدهم درگیر جنگ‌‌‌‌‌‌های طولانی بین ایران و روسیه بود. پس از پایان این جنگ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، شوشی در اندک ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زمانی به مهم‌‌‌‌‌‌‌ترین مرکز علمی و فرهنگی ارمنیان، پس از تفلیس، در کل منطقه تبدیل شد. هم‌زمان با تأسیس مدارس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و نیاز مبرم به کتاب‌‌‌‌‌‌‌های درسی به زبان ارمنی، چاپخانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی متعدد در شوشی پدید آمد و شهر در زمانی اندک در زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ چاپ کتاب و نشریه به سطح تفلیس، پایتخت گرجستان، نزدیک شد. از آنجا که فعالیت‌های فرهنگی در شوشی پس از کشتار 1920م متوقف شد، در مقاله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای به شرح عنوان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و محتوای کتاب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و نشریات چاپ ‌شده در این شهر تا تاریخ یاد‌شده پرداخته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ایم.
ارمنیان پس از سقوط آخرین پادشاهی‌شان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌در کیلیکیه، در سده چهاردهم میلادی، شش سده متوالی در خاستگاه خود در عطش داشتن حکومتی آزاد و مستقل به ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سر بردند. در این برهه، بسیاری از زمین‌داران بزرگ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و امیران ارمنی، در محدوده توانایی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های نظامی و دارایی خود، با پرداخت خراج به فاتحان رومی، عرب، ایرانی و تاتار به داشتن یک حکمرانی کوچک محلی بسنده می‌کردند. از این میان، امیران پنج خاندان ارمنی شاخص و قدرتمند آرتساخ، به‌لطف ساختار‌‌‌‌‌‌‌‌ جغرافیایی سخت‌گذر قراباغ و همبستگی قومی، موفق شدند از شاهان ایران اجازه تشکیل حکومت خودمختار محلی را به دست آورند و اتحاد ملوک خمسه را ایجاد کنند. سرگذشت ارمنیان، از روزگار پادشاهی کیلیکیه تا پایان اقتدار بزرگان ارمنی قراباغ، در مقاله « مِلیک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نشین‌‌‌‌‌‌های آرتساخ وپیدایش خانات قراباغ» با استناد به نوشته‌های تاریخ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نگاران سده چهاردهم و بیستم میلادی ارائه شده است.
سه مقاله « سیراک ملکُنیان، نقاش مستقل» و « سیراک ملکُنیان، کاشف افق‌های بی‌پایان» و «سیراک ملکُنیان در رسانه‌ها» به ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شرح زندگی و فعالیت هنری نقاش نوگرا، سیراک ملکُنیان، اختصاص دارد. این شخصیت هنری کار حرفه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای خود را از دوران تحصیل در دبیرستان تمدن تهران آغاز کرد و طی چند دهه، به سندی زنده از تاریخ هنر مدرن و معاصر ایران و معرف آن در سطح جهان تبدیل شد. زندگی ملکُنیان از تهران تا اروپا و کانادا طی هشت دهه پربار او را ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌به یکی از معروف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین نمایندگان نقاشی ارمنی در جهان بدل ساخته.
مقاله « سواستیکا و گردونه ابدیت ارمنیان» به توضیح درباره نشان سواستیکا و شرح نقشی از آن پرداخته که طی تاریخ هزارساله فرهنگ ارمنی نماد ابدیت و گردونه آن بوده و میان این نشان و مفهوم و کاربرد آن با صلیب شکسته تمایز قائل شده.
دو مقاله « قرارداد محرمانه بین ترکیه و آذربایجان، به تاریخ 15 آوریل 1920م» و « نقد و بررسی کتاب ارامنه و روسیه»، که شامل تاریخچه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ مستند درباره وقایع سال‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های 1626 تا 1796م منطقه است، به تفسیر روابط سیاسی در قفقاز اختصاص دارد.
در مراسم مذهبی کلیسای حواری ارمنی، علاوه بر وجود گروه کر یا آوازخان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های کلیسا و ساز ارگ، که ساز جدانشدنی این مراسم است، از گذشته‌ها ساز خودصدایی به ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نام کوچناک نیز در این مراسم‌‌‌‌‌ استفاده می‌شد. «کوچناک‌های آیینی ـ مذهبی کلیسای ارمنی» عنوان مقاله‌‌‌‌‌‌‌‌ای است که به ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شرح این دستگاه اختصاصی پرداخته است.
تنها، قلمی شیوا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌از عهده سخن گفتن درباره میراث فرهنگی یک ملت و نگهداری آن برای آیندگان برآید. نویسنده مقاله« داستان هتل مردان بزرگ» به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوبی توانسته با قلم شیوای خود درباره میراث فرهنگی یک سرزمین، که گویای هویت مردمانی است که در پهنه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ آن زیسته‌اند و می‌‌زیند، سخن براند و خواننده را به نگهداری از آن ترغیب کند.
تا به امروز، مطالبی فراوان درباره تاریخ جلفای اصفهان و همزیستی ادیان و دو ملت با آداب و رسوم و اعتقاداتی متفاوت نوشته شده ولی گویا هرچه بیشتر از این شهر و تاریخ آن سخن می‌رود بیشتر از چندوچون این پدیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ نادرکه به عنف پدید آمد و به گوهری تبدیل شد، آگاه می‌شویم. مقاله «‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ تاریخ اخیر جلفای اصفهان» در همین زمینه با رجوع به مستند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اتی درباره اوضاع جلفا و جلفانشینان در عصر قاجار و پهلوی نوشته شده است.

پی‌نوشت:
Şuşa (Brockhaus and Efron Encyclopaedic Dictionary)