سال یازدهم | بهار 1386 | 168 صفحه

جهت مشاهده و ورق زدن صفحات
روی تصویر زیر کلیک کنید.

در این شماره می خوانید:


1- شخصیت ها

2- گزیده رویدادها


3- مقاله ها


4- نگاهی به تاریخ

5- ادبیات

تقدیم به بشریت، نه به خاطر آنچه هستیم، به خاطر آنچه نتوانستیم باشیم

آن دم که جنبهٔ تاریک حقیقت بشری حضور وقیح خود را فریاد می زند و آن هنگام که روند زندگی در برابر چشمان مضطرب و بهت زدهٔ انسانیت از حرکت باز می ایستد، تنها و تنها یادآوری تبار خونی گل هاست که ما را به زیستن متعهد می سازد.

هراند دینک، روزنامه نگار ارمنی اهل ترکیه و سردبیر هفته نامهٔ دوزبانهٔ آگوس در روز جمعه 19 ژانویه 2007 در مقابل دفتر کارش در استانبول ترور شد. او که از مسئولیت خود به منزلهٔ یک روزنامه نگار متعهد کاملاً آگاه بود در مقام یک افشاگر حقیقت، یک مبارز راه آزادی بیان، یک دوستدار انسانیت و یک مدافع حقوق بشر فعالیت می کرد. بسیاری دینک را مبارزی میانه رو و نه افراطی در راه آزادی و مردم سالاری ترکیه می شناختند. فعالی سیاسی و اجتماعی که همچون بسیاری از اندیشمندان، روشنفکران و نویسندگان ترک مانند اورهان پاموک، برندهٔ نوبل ادبی2006، کمال یالچین، زبان شناس و نویسندهٔ ترک ساکن آلمان، یلدا، فمینیست ترک، تانر آکچام، جامعه شناس و مورخ ترک و… راه نجات ترکیه و کلید حل مشکلات میان دو ملت ترک و ارمنی را در مواجههٔ دولت ترکیه با تاریخ خود و شجاعت رویارویی با حقیقت می دانست؛ حقیقتی که سرپوش نهادن بر آن به وقیح ترین شکل ممکن نمود پیدا کرد و نوجوانی هفده ساله سفیر مرگ دینک شد. نوجوانی که پس از گرفتن حق حیات از یک انسان فریاد ((من یک ارمنی را کشتم)) سر داد و هرگز از کار خود ابراز پشیمانی نکرد. این آن حقیقتی بود که هراند دینک از آن واهمه داشت.

جوّ تنفر، برنتابیدن وجود افکار و عقاید متفاوت و قومیت های گوناگون، فرار از واقعیت تاریخی و پذیرش حقانیت دیگری ریشه دواندن افکار پان تورکیستی اوایل قرن بیستم در اذهان نسل جدید و ایجاد ذهنیت نادرست برتری هویت ترک حاصل سیاست سکوت، انکار و تحریف تاریخی ای است که 92 سال تمام از سوی دولتمردان ترکیه اعمال شده است. هویتـی که پـایه هـایـش آنــچــنان سـسـت بنـا شــده کـه تـرس از فـروریختـنـش دولـتمـردان را هـرازگاهی به واکـش هایی احساسی و اعمالی راهبری می کند که جز بی آبرویی نتیجه ای به بار نمی آورد. نمونهٔ بارز آن محاکمهٔ اورهان پاموک، برندهٔ نوبل ادبی، به اتهام توهین به هویت ترک است که با رسوایی هیئت حاکمهٔ ترکیه و مخالفت ها و فشار های بین المللی متوقف شد. دینک نیز در جولای 2006 به خاطر نوشتن مقاله ای در مورد نژادکشی 1915 ارمنیان و اعلام اینکه او یک ترکیه ای است نه ترک به همین اتهام از سوی دادگاه استیناف ترکیه به شش ماه زندان محکوم شد و در سپتامبر 2005 نیز یک دادستان ترک به علت اینکه دینک در گفت وگویی کشتارهای 1915 را نژادکشی خوانده بود درخواست سه سال زندان برای وی کرد.

هنگامی که رسیدگی به مسئلهٔ نژادکشی ارمنیان از حیطهٔ اختیارات قوای سه گانه خارج و به ارتش، که حق وِتوی هرگونه تصمیم اتخاذ شده از سوی نهادهای دولتی و مردمی را در خصوص این مسئله داراست، واگذار می شود و هنگامی که قانونی به نام توهین به هویت ترک (مادّهٔ301 ) اجازهٔ هرگـونه سـخن گفتن را ممنوع مـی سازد و امـکان برخورد سـلیقه ای با نواندیشان و افکار مخالف را فراهم می سازد ظهور حرکت های تندرو و مسخ اذهان نوجوانان احساساتی از سوی آنان امری بدیهی است. چنان که گویی رسوایی اخیر برای دولت ترکیه کافی نبوده هم اکنون نیز به تهدید اورهان پاموک برخاسته اند.

در چنین جوی، چگونه می توان از مردم سالاری، آزادی بیان و حقوق بشر سخن راند. مفاهیم و شعارهایی که دولتمردان ترکیه برای تحقق رؤیای دیرینهٔ خود، الحاق به اتحادیهٔ اروپا، از آن بهره می جویند در سیاست های اتخاذ شدهٔ آنان در قبال روشنفکران ترک و حفظ حقوق قومیت هایی چون ارمنی ها و کردها مشهود نیست. اتحادیهٔ اروپا با چه ضمانتی حضور این کشور را در جمع خود خواهد پذیرفت؟

دینک به دنبال کسب این ضمانت ها بود. او بارها در سخنرانی هایش گفته بود هدفش کمک به فرایند دموکراسی خواهی در ترکیه است و بر آن بود که نباید مردم ترکیه را در راه مبارزه برای مردم سالاری تنها گذارد.

اگرچه دینک برخلاف خواست و اراده اش مردم ترکیه را در این مبارزه تنها گذاشت، شعله ای که برافروخت نه تنها با مرگش خاموش نشد بلکه زبانه کشید و سرمای زمستانی کوچه ها و خیابان های استانبول را با تب آزادی خواهی گرما بخشید. بیش از صد هزار شهروند ترکیه، اعم از ارمنی، کرد و ترک، از جمعه تا سه شنبه، در طی مراسم تدفین او، به نشانهٔ حمایت از اهداف دینک و محکوم کردن حرکت های تندرو در خیابان های استانبول به راهپیمایی پرداختند. رهبران کشورهای مختلف جهان، فعالان سیاسی، نویسندگان و روشنفکران نیز این رخداد را محکوم کردند و در بسیاری از شهرهای ارمنی نشین جهان نیز تحصن ها و راهپیمایی های مشابهی برگزار شد که شرکت کنندگان در آن تنها ارمنیان نبودند. پیام اصلی همهٔ تظاهرکنندگان بر روی اعلان هایی که در دست داشتند چنین بود: ((ما همه هراند دینک هستیم. ما همه ارمنی هستیم. قانون 301 باید تغییر کند)). مورد خطاب این اعلان ها چـه کسی غـیر از دولـتمـردان تـرکـیه مـی توانـد باشـد؟ و تـظاهرکنـندگـان چـه کـسانی می توانند باشند جز حامیان آزادی بیان، طرفداران حقوق بشر، مبارزان کسـب حـق زندگی برابر و به دور از وحشت برای قومیت ها و حامیان اندیشهٔ پذیرش خطاهای گذشته و لزوم مواجهه با حافظهٔ تاریخی ای که نمی خواهد به فراموشی سپرده شود؟

ما را تبار خونی گل ها به زیستن متعهد کرده است

باید زیست و جنگید

این تعهدی است که به بشریت داریم

تا بتوانیم باشیم آنچه نبوده ایم.