نویسنده: تاتر آکچام / ترجمه ایساک یونانسیان


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 87

پروفسور تانر آکچام، مورخ و نویسنده ترک، سالهاست که در خصوص مسئله نژادکشی ارمنیان تحقیق ‏و مطالعه میکند. چندین کتاب نیز در این زمینه منتشر ساخته است. وی اخیراً صحت نامههایی از ‏بهاءالدین شکیر، رئیس تشکیلات مخصوص حکومت ترکهای جوان و یکی از عاملان اصلی نژاد‏کشی ارمنیان، را بررسی کرده. پیش از این، در 1921م آرام آندونیان، ‏مورخ و روزنامهنگار ارمنیتبار ترکیه، این نامهها را ‏منتشر ساخته بود.‏

آرام آندونیان از کشتار ارمنیان استانبول جان سالم به در برده و خود را به سوریه رسانده بود. او  در ‏‏1921م پوشه اسنادی را که متعلق به یک کارمند عثمانی به نام نعیم بِی افندی(2)‏بود از  وی خریداری کرد. ‏این اسناد، شامل 52 فقره، حاوی 26 تلگراف و نامه محرمانه در خصوص تبعید ها و نژادکشی ارمنیان ‏است که کمیته مرکزی حزب اتحاد و ترقی آن را برای ولایت های عثمانی ارسال کرده بود.(3)

آندونیان پس از مطالعه این اسناد کتابی به سه زبان فرانسوی، انگلیسی و ارمنی تحت عنوان اسناد ‏رسمی درباره کشتار ارمنیان منتشر کرد. دو فقره از این نامه ها کپی و منتسب به بهاء الدین شکیر، ‏رئیس تشکیلات مخصوص ترک های جوان، بود. ‏

اولین نامه بهاءالدین شکیر در3 مارس 1915م نوشته شده است. شکیر در نامه می نویسد:‏

‏« حزب اتحاد و ترقی تصمیم گرفته کشور را از وجود این اقلیت نفرین شده (ارمنیان)پاک سازی نماید و ‏ما حاضریم، برای سرافرازی کشورمان، مسئولیت سنگین این جنایت را بر دوش بگیریم. حزب با درس ‏گرفتـن از حوادث تاریخـی قبلـی اکنون مالامال از حس انتـقام است و برای آینـده ای روشن تصمیم گرفته تا ‏تمام ارمنیانی را که در ترکیه عثمانی ساکن اند نابود کند و حتی، یک نفر را زنده نگذارد. برای این منظور کمیته ‏مرکزی حزب دست دولت را کاملاً باز گذاشته است. دولت در زمان لازم توضیحات تکمیلی را  برای ‏کلیه والی ها و فرماندهان نظامی ارسال خواهد کرد و توضیح خواهد داد که چگونه و از چه روش هایی ‏برای نابودی ارمنیان استفاده کنند. افراد مسئول در حزب، در تمام ولایت های تحت امر خود موظف به ‏اجرای دستورات بوده و نباید اجازه دهند حتی یک ارمنی حفظ شود و جان سالم به در برد» . ‏

در نامه دوم، که به تاریخ 7 آوریل 1915م نوشته شده، شکیر همان موارد را دوباره تکرار کرده و نوشته است:‏

‏«عطف به نامه  شماره 330  فوریه 1915 و 3 مارس 1915م، کمیته مرکزی تصمیم گرفته تا کلیه ‏مخالفان حزب و دولت را ریشه کن سازد و صد حیف که در این راه باید از خونین ترین روش ها استفاده کنیم. باور کنید که ما هم تأسف می خوریم که باید از این روش های وحشیانه استفاده کنیم ‏اما حزب چاره ای جز به کار بردن این روش ها ندارد»‏.

زمانی که در 1937م آرام آندونیان نامه ای برای دوست دخترش، ماری ترزیان(4) ـ که در سوئیس ساکن بود ـ ‏ارسال کرد، متوجه شدیم که آندونیان در زمان انتشار نامه ها در کتابش از نام نویسنده آنها ‏بی خبر بوده است.‏

ترزیان از آندونیان می پرسد:‏

ـ چرا در کتابت ذکر نکرده ای که نویسنده این نامه ها بهاءالدین شکیر بوده؟‏

آندونیان در جواب می نویسد:‏

‏ـ در زمان انتشار کتاب از این موضوع اطلاعی نداشتم. زمانی به این موضوع پی بردم که به منزله ‏شاهد در جلسه دادگاه سوقومون تهلیریان در برلین حضور یافتم که متهم به اعدام انقلابی طلعت پاشا شده بود. وکلای مدافع تهلیریان نسخه ای از روزنامه صباح ترکیه را به من نشان دادند که نوشته بود:‏‏ « دو نامه ای که آندونیان در کتاب اسناد رسمی درباره کشتار ارمنیان منتشر کرده متعلق به بهاءالدین ‏شکیر است»‏.

به نامه های بهاء الدین شکیر و تلگراف های محرمانه طلعت پاشا، وزیر داخله و عامل اصلی نژادکشی ‏ارمنیان، همچون اسنادی مهم و معتبر در دادگاه تهلیریان استناد شد زیرا در آن زمان ‏روزنامه صباح ترکیه صحت آنهارا تأیید کرده بود.‏

در همان زمان، وکلای مدافع طلعت پاشا در دادگاه برلین مدعی شدند که این نامه ها ساختگی است.‏آندونیان، که از این موضوع به شک افتاده بود، پس از دادگاه و در همان زمان، می نویسد :‏ ‏«پس از آنکه از برلین به پاریس رفتم، سعی کردم اصل این نامه ها را پیدا کنم اما موفق نشدم ولی مطمئن ‏هستم که اصل این نامه ها هنوز وجود دارد»‏.

 مورخان بسیاری در آن سال ها سعی داشتند که اصل این دو نامه را بیابند. من نیز بعدها، که به کار تحقیق ‏درباره نژادکشی ارمنیان روی آوردم، چندین بار تلاش کردم اما بی فایده بود. ظاهراً، دست هایی ‏هدف دار این نامه ها را از دسترس خارج کرده بودند.‏

در 1983م، انجمن تاریخ ترکیه کتابی منتشر کرد و در آن، مدعی شد که اسناد و مدارکی که نعیم بِی افندی فروخته و نامه های بهاءالدین شکیر جعلی بوده و هیچ گونه سندیتی ندارد. نویسنده ‏کتاب برای اثبات جعلی بودن نامه های شکیر استدلال کرده بود که چنانچه این نامه ها ‏اصل هم بوده باشد نامه هایی بوده که به ولایت آدانا در ترکیه ارسال شده چگونه از دفتر جمال ‏بِی، نماینده حزب اتحاد و ترقی در شهر حلب سوریه، سر در آورده است؟

از آنجا که این شواهد منطقی به نظر می رسید سال ها مورخان و محققان از این نامه ها و دیگر اسناد ‏استفاده نمی کردند. نکته مهمی که در نامه مورخ 3 مارس 1915م وجود داشت تأکید بر طرح از پیش ‏طراحی شده برای نابودی کل ارمنیان بود که تا به امروز برخی مورخان و دولت های ترکیه از ‏قبول آن طفره می روند.‏

نامه ها  اصل بوده و امضا ها متعلق به بهاءالدین شکیر است

لازم بود که دوباره آن نامه ها را بررسی کنم. من در آخرین تحقیقات خود نشان داده ام که ‏اسناد و نامه هایی که آرام آندونیان منتشر کرده یا نسخه اصلی است یا از روی نسخه ‏اصلی کپی شده. همچنین، نامه ها متعلق به شکیر است. در پی تحقیقات مشخص کرده ام که ‏امضای شکیر نیز اصل بوده است. من برای این کار از دو منبع مختلف استفاده کرده ام.‏

منبع نخست روزنامه شورای امت است. این روزنامه پس از پایان جنگ و در زمان دادگاه های ترکیه، در یکی از ‏شماره های خود مقاله ای از شکیر منتشر کرد که امضای وی پای آن وجود دارد و با این نامه ها مطابقت ‏می کند.

منبع مهم دوم نامه های حزب اتحاد و ترقی شعبه پاریس است که همگی در2017م به ترکی ترجمه و به صورت کتابی منتشر شده است.

در این کتاب، بیش از صد امضا از ‏بهاءالدین شکیر دیده می شود که کاملاً با نمونه امضای نامه هایی که آندونیان منتشر کرده مطابقت ‏دارد. ‏حال می توان اثبات کرد که نه تنها امضاها اصل بوده بلکه می توان گفت نظریه هایی که انجمن تاریخ ترکیه مطرح کرده نیز هیچ گونه سندیتی ندارد.‏

 آرام آندونیان در کتابش می نویسد:

« جمال بِی به طور مرتب نامه ها و تلگراف ها را از شهر آدانا دریافت ‏می کرد، زیرا در حلب نیز برنامه نابودی ارمنیان در حال اجرا بود. طبق اظهارات آندونیان جمال بِی ناظر ‏و مسئول انتقال اطلاعات از مرکز در خصوص برنامه تبعید ارمنیان بود و با شکری بِی، والی حلب، همکاری می کرد که از ‏دوستان نزدیک وی نیز بود».‏

اکنون، سندی از بایگانی عثمانی در دست ماست که نشان می دهد اظهارات آندونیان با واقعیت ‏منطبق بوده و حزب اتحاد و ترقی جمالبِی را به سمت ناظر ویژه تشکیلات مخصوص در حلب ‏منصوب کرده بود. همچنین، در تأیید نقش جمال بِی در جنایت های روی داده در حلب ذکر این نکته حائز ‏اهمیت است که وی در جریان دادگاه های نظامی ترکیه، در 1919م، به اتهام مشارکت مستقیم در تبعید و ‏نسل کشی ارمنیان مقصر شناخته شد.  ‏

در نامه 3 مارس 1915م بهاءالدین شکیر، موضوع مهم دیگری نیز به چشم می خورد. شکیر تأکید می کند ‏که دولت بعدها به فرماندهان ارتش و والی های عثمانی روش های تبعید و نابودی ارمنیان را اطلاع ‏خواهد داد.‏ در بایگانی نخست وزیری ترکیه یازده نامه و تلگراف دیگر از بهاءالدین شکیر وجود دارد که به والی های ‏ارزروم، وان، بیتلیس، خارپوت و دیاربکر ارسال شده است. از این بین، دو نامه بسیار متفاوت است زیرا ‏متن آنها با متن نامه های منتسب به شکیر، که آندونیان منتشر کرده، کاملاً مطابقت دارد.‏ او در یکی از این تلگراف ها نوشته:‏ « در مقابل واکنش های احتمالی ارمنیان، می توانید به ارتش سوم عثمانی مراجعه کنید و از آنها کمک بگیرید»‏.

این تلگراف ها و نامه ها نشان می دهد نامه هایی که آندونیان منتشر کرده جعلی نبوده و شکیر آنها را ارسال کرده است. کمیته مرکزی حزب اتحاد و ترقی در3 ‏مارس 1915م تصمیم به نابودی ارمنیان گرفته و این تصمیم را بهاءالدین شکیر، رئیس تشکیلات مخصوص، به والی های ترکیه ‏ابلاغ کرده است.‏

آیا بهاء الدین شکیر در جلسه کمیته مرکزی حزب اتحاد و ترقی در استانبول شرکت داشته ‏است؟

در صورت صحت این موضوع که در3 مارس 1915م، تصمیم برای نابودسازی ارمنیان تصویب شده باشد باید واقعیت دیگری نیز بررسی شود و آن اینکه آیا بهاء الدین شکیر در این ‏جلسه حضور داشته یا خیر؟ چنان که از تاریخ نامه های شکیر می توان دریافت وی از اوت ‏‏1914م در استانبول حضور نداشته زیرا کمیته مرکزی حزب برای ‏ساماندهی تشکیلات مخصوص در طراحی تبعید ارمنیان از ولایت ارزروم به او مأموریت ویژه داده بود. وی با آغاز ‏جنگ در جبهه قفقاز مدت کوتاهی در ارزروم ماند. سپس، به دیگر ولایت های ارمنی نشین ترکیه رفت.‏

شکیر پس از مرگ حافظ هکی پاشا، فرمانده ارتش سوم عثمانی، در14فوریه از سوی تحسین بِی، ‏والی ارزروم، دوباره به این شهر فراخوانده شد و تا 3 مارس 1915م، که برنامه نابودی ارمنیان در ‏استانبول به تصویب رسید، از ارزروم خارج نشد. وی تنها از طریق تلگراف می توانست از موضوع ‏جلسه کمیته مرکزی حزب مطلع شود و امروز، مدارک و اسناد بسیاری در دست داریم که نشان ‏می دهد کمیته مرکزی حزب اتحاد و ترقی از طریق تلگراف با شکیر در ارتباط بوده است؛ برای مثال، در 26 نوامبر 1914م، تلگرافی از طلعت پاشا با عنوان فوق محرمانه، با این مضمون ارسال ‏شده است:‏‏«به منظور نامه نگاری با کمیته مرکزی حزب اتحاد و ترقی شما در ارزروم مستقر شوید»‏.

شکیر نیز در پاسخ نوشته:‏ ‏« در29 نوامبر، در ارزروم مستقر شدم و گوش به فرمان شما هستم»‏. از این رو، نادرست نیست که احتمال دهیم شکیر تصمیمات کمیته مرکزی حزب را از ‏این طریق دریافت می کرده است.‏

وی در4 ژوئیه 1915م تلگرافی برای ناظم بِی، نماینده حزب اتحاد و ترقی در خارپوت، فرستاده و اوضاع ارمنیان تبعید شده را از وی جویا شده:‏‏« آیا ارمنیان تبعید شده از آنجا پاک سازی می شوند؟ آن دسته از افراد مضر، که نامشان را ‏ذکر کرده اید، آیا فقط تبعید شده اند یا به کل نابود شده اند؟ لطفاً، به صورت شفاف اطلاع رسانی کنید»‏. این تلگراف، که در دادگاه های نظامی استانبول در 1919م قرائت شد، مبنایی برای تصمیم گیری دادگاه ‏قرار گرفت که بهاء الدین شکیر را به صورت غیابی به مرگ محکوم کند.‏

شکیر، در مقام مأمور مخصوص کمیته مرکزی حزب اتحاد و ترقی و رئیس تشکیلات مخصوص، در ‏اوت 1914م به ارزروم منتقل شد. پس از مدت کوتاهی بررسی وی به این نتیجه رسید که برنامه ‏تبعید ارمنیان کامل شده است. او تلگراف های بسیاری در تاریخ های متوالی به استانبول ارسال کرده و نوشته:‏ ‏« وقت آن است که به استانبول بازگردم و درخواست های جدید خود را اعلام کنم. همچنین، حضور من ‏در آنجا مفیدتر خواهد بود زیرا در خصوص آنچه صورت گرفته حضوری می توانم توضیحات بیشتری بدهم که در نامه ها و تلگراف ها نمی توانم بازگو کنم».‏ با وجود این تلگراف و درخواست شکیر برای بازگشت به استانبول وی تا اواسط مارس 1915م در ‏ارزروم، اردهان و آردوین مأموریت خود را در طراحی و ساماندهی تبعید از این شهرها دنبال کرد.‏

در اواسط مارس 1915م، زمانی که شکیر به استانبول بازگشت، در جلساتی مختلف برنامه ‏نژادکشی ارمنیان را با اعضای مرکزی حزب بررسی و مرور کرد. طبق اظهارات عارف جمال، ‏از دوستان بسیار نزدیک شکیر، زمانی که وی در آوریل 1915م به ارزروم بازگشت تصمیم ‏به نابودسازی ارمنیان به طور قطع گرفته شده بود.‏

شکیر آخرین بار درنیمه دوم 1915م به ارزروم بازگشت. از نامه های او در این زمان، که به ‏کمیته مرکزی حزب در استانبول ارسال شده است، می توان دریافت که وی نقشی مؤثر در پیشبرد مقاصد ‏حزب و برنامه پاک سازی و نابودی ارمنیان داشته و به عبارتی، یکی از اصلی ترین نظریه پردازان ‏حزب اتحاد و ترقی در این برنامه بوده است.‏

نقش و تأثیر بهاء الدین شکیر را تنها در طراحی و ساماندهی نژادکشی ارمنیان نمی توان ‏خلاصه کرد. طبق اسناد و تلگراف هایی که امروز در دست ماست وی در ‏دسامبر1914م، یعنی چند ماه پیش از آغاز نژادکشی ارمنیان فرماندهی عملیات دستگیری و قتل عام ارمنیان با نفوذ ‏شهر های وان و بیتلیس را بر عهده داشته است. در یکی از تلگراف های او، که ‏از ارزروم به استانبول مخابره شده، آمده است:‏ ‏« باید هرچه زودتر و پیش از آنکه ارمنیان با نفوذ فرصت ساماندهی و رهبری پیدا کنند در هر ‏نقطه از عثمانی شناسایی و بازداشت و برای نابودی به بیتلیس منتقل شوند».‏

از این تلگراف می توان دریافت که شکیر عملیات بازداشت و نابودسازی شخصیت های بانفوذ ارمنی را در شهرهای ‏وان و بیتلیس، که پیش از آغاز نژادکشی در بهار 1915م اتفاق افتاد، به طور مستقیم فرماندهی کرده است.‏

در انتها، با جمع بندی تمام نکات فوق با اطمینان می توان گفت که بهاء الدین شکیر در کنار طلعت ‏پاشا، انور پاشا و جمال پاشا نقش محوری در طراحی، اجرا و نابودسازی ارمنیان داشته و برای ‏درک بهتر وقایع 1915م باید مطالعه و بررسی دقیق تری بر روی شخص وی و نامه ها و تلگراف های او صورت گیرد. ‏

پی‌نوشت‌ها:

1-Taner Akçam, «Bahaettin Şakir’in Ermenilerin imhasına dair mektupları», Agos (21April 2019)(www.agos.com.tr/tr/yazi/22334/bahaettin-sakirin-ermenilerin-imhasina-dair-mektuplari).

2-کارمند استانداری حلب و یکی از منشی های جمال بِی، والی حلب‏

3-تانر آکچام در 2016م بر اساس این اسناد کتابی تحت عنوان خاطرات نعیم بِی افندی و تلگراف های طلعت پاشا به زبان ترکی منتشر کرد.

4-Mary Terzian

منابع:

Akçam, Taner. «Bahaettin Şakir’in Ermenilerin imhasına dair mektupları». Agos. 21 April 2019.

www.agos.com.tr

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 87

سال بیست و سوم | بهار 1398 | 184 صفحه
در این شماره می خوانید:

قـارص زادگاه یقیشه چارنتس و گئورگ گورجی اف

نویسنده: رافی آراکليانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 87 ‎‏«من مي دانم که او وجود دارد ... وجود داشت، کهنه مثل خون من... ‏ ‏ او آنجاست. مي بينمش. لمسش مي کنم و وقتي...

واسپـوراکان سرزمین یادمان های فرهنگ و تمدن ارمنی

نویسنده: آرپی مانوکيان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 87 خيزش خاندان هاي بزرگ ارمني، که از مدت ها پيش در برابر خلفاي عرب و امپراتوري بيزانس آغاز شده بود، پس از 455سال...

اسنـاد، حقـایق و انـکار

مروری بر کتاب فرمان کشتار اثر تانر آکچام نویسنده:آرميک نيکوقوسيان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 87 نگاهي مختصر بر نژاد‌کشي ارمنيان نژادکشي ارمنيان(1) از سوي‌ حاکمان وقت...

نامه سردبیر روزنامه علمدار ترکیه به دادگاه نظامی استانبول در 1919م

(به مناسبت صدمين سالگرد  تشکيل دادگاه های نظامی ترکيه عليه عاملان نژادکشی ارمنيان) نویسنده: احمد کاردين / ترجمه: ايساک يونانسيان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 87 سخن مترجم...

صحت نامه های بهاءالدین شکیر،رئیس تشکیلات مخصوص ترک های جوان،درخصوص دستور نابودی ارمنیان

نویسنده: تاتر آکچام / ترجمة ايساک يونانسيان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 87 پروفسور تانر آکچام، مورخ و نويسندة ترک، سال هاست که در خصوص مسئلة نژادکشي ارمنيان تحقيق ‏و...

بازسازی کلیسای سورپ خاچ مرهمی بر سرگذشت رمزآلود و محزون ارمنیان

(گفت و گو با زاکاريا ميلدان اوغلو، معمار ارمني تبار ترکيه) نویسنده: گريگور قضاريان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 87 مقدمه کليساي سورپ خاچ (صليب مقدس) بنايي با بيش از هزار...

بوگدان سلطانف

نویسنده: شاهن هوسپيان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 87 هنرمندان ارمني جلفاي اصفهان از اوايل قرن هفدهم ميلادي با هنر نقاشي دورة صفوي آشنا شدند. اين موضوع هم زمان با نفوذ...

کتاب بانک عثمانی

 در سی و دومين نمايشگاه بين‌المللی کتاب تهران نویسنده: دکتر قوام الدين رضوی زاده فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 87 اشاره نخستين بار در 15آوريل 2019 م بود که پيامي از خانم...

بزرگداشت ‎‏ نقش ارمنیان در تئاتر ایران‏

روابط عمومی مؤسسه ترجمه و تحقيق هور فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 87 مراسم بزرگداشت نقش ارمنيان در تئاتر ايران و تجليل از دست اندرکاران ارمني تئاتر ‏کشور در 25 خرداد...