نویسنده: کیانوش معتقدی


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 98

سیراک ملکُنیان، کاشف افق‌های بی‌پایان
نگاهی به جایگاه و دستاوردهای سیراک ملکُنیان
در تاریخ هنر مدرن و معاصر ایران
کیانوش معتقدیسیراک ملکُنیان (زاده 1309ش) یکی از چهره‌های شاخص نسل اول نقاشان نوگـرای ایـران است کـه از دهـه سـی فعالیـت هنـری خـود را، با گرایـش به نقاشی فیگوراتیو و بازنمایی پیکره بومی و چـشم‌اندازهای روستـایی (همچـون هم‌نسلانش پزشک‌نیا، ضیاپور و شیبانی) آغـاز کرد. آثار ابتـدایی‌اش ترکیـبی بود از نقاشی فیـگوراتیو، طبیعت ‌بی‌جان و تجربیـاتی در زمینه گرافیک و تبلیـغات محـیطی. سیـراک در فاصلـه سال‌های 1336ـ 1339ش پیـکرهایی تمثیلی از مردمان محلات تهران را نقاشی کرد.
در نوزده سالگی آثارش در نمایشگاه سالانه انجمن فرهنگی ایران و شوروی (خانه وُکس) به نمایش درآمدند و از آن پس به عنوان یک نقاش حرفه‌ای، عمده کارهایش منظره‌پردازی یا نقاشی فیگوراتیو بود که به شیوه‌ای اکسپرسیو ارائه می‌شد. دوستی و آشنایی او با مارکو گریگوریان در سال‌های بعد، باعث شد تا نخستین نمایشگاه انفرادی‌اش را در گالری استاتیک (1336ش) برگزار کند.

ناردوس

یک دهه بعد، زمانی که بسیارانی در جست‌وجو برای دست‌یابی به یک مکتب هنری ملی بودند و نخستین تلاش‌ها برای شکل‌گیری جنبش سقاخانه در جریان بود، سیراک هوشمندانه به دنبال یافتن زبانی شخصی در کار نقاشی‌اش از جو زمانه دور شد و همین امر باعث شد تا در نخستین بینال تهران (1337ش) اثرش مورد توجه قرار گیرد و جایزه اول بینال را دریافت کند.
سیراک در میانه دهه چهل تجربیات تازه‌ای را در عرصه نقاشی و خلق تصاویر عامیانه آزمود ولی کم‌کم جریان رئالیسم در فیگورهایش با لکه‌های رنگی درشت جایگزین شد و در کارهایش اشکال هندسی ساده و فرم‌های انتزاعی ظاهر شدند.


در این سال‌ها سیراک به آبادان و خرمشهر چندین سفر داشت و سعی کرد تا دریافت‌های خود را از طبیعت خوزستان در قالب فرم‌های هندسی نقاشی کند. در ادامه و تا سال 1343ش سیراک تجربه‌های بیشتری با کمپوزیسیون‌های هندسی انجام داد تا آنجا که در نیمه دوم دههچهل، ایده بازنمایی پیکره بومی و فضاهای اجتماعی به کلی از نقاشی‌هایش رخت بربست. مجموعه نقاشی‌های سیراک با عنوان برداشت‌هایی از تهران، نمونه‌هایی ممتاز از تغییر رویه هنرمند و آغاز مسیر اندیشه‌ورزی تازه‌ای برای او به حساب می‌آیند. او به جز شرکت نمایش‌های گروهی و بینال‌ها، کمتر نمایشگاهی انفرادی در طول این دو دهه برگزار کرد ولی پیوسته مشغول کار نقاشی و طراحی بود و البته از کار گرافیک هم غافل نشد.
با ورود به دهه پنجاه و بعد از سفرهایی به سیستان و بلوچستان و مطالعه کویرهای ایران، به تبعیت از پادنگره تزیینی کوشید تا در زبان هنر انتزاعی از مرزهای تازه‌ای عبور کند و با الهام از هندسه موجود در طبیعت کویری به تکمیل ساختار نو در منظره‌نگاری‌هایش روی آورد و توانست تا با دستکاری و ساده‌سازی آنچه پیرامونش بود، روایتی دیدنی از نقاشی طبیعت‌گرا با نگاهی مدرنیستی را به فضای هنر ایران ارائه کند. نمایشگاه سیراک در گالری زروان (27 بهمن 1352ش) نقطه عطفی بود برای کشف فرم ناب انتزاعی در افقی‌های بیکران طبیعت کویرهای ایران. او در این رویکرد انتزاع‌گرا، فرم‌های انتزاعی غالباً تک فام را در فضای بوم وارد کرد و به ساحت نقاشی مینیمال ـ انتزاعی در کارش نزدیک شد. در این دوره او برخلاف هم‌نسلانش به شدت از هر نوع بازنمایی ارجاعات روایی و ادبی با دلالت‌های عرفانی، مذهبی و اسطوره‌ای پرهیز داشت و به امضای شخصی خود رسید.
همکاری او با گروه « آزاد نقاشان و مجسمه‌سازان» (1353ش)، فرصت تازه‌ای بود تا با بنیان‌های هنر مفهومی (کانسپچپال آرت) و هنر چیدمان از چشم‌اندازی نو آشنا شود. در همین راستا، او توانست تا در عرصه ساخت حجم و مجسمه نیز آثاری بیافریند و آنها را در نمایشگاه «گنج و گستره 2» (1355ش) در فضای بیرون گالری سامان نمایش داد و سال بعد در نمایشگاه واش‌آرت(1356ش) نیز به نمایش گذاشت.


از اوسط دهه پنجاه ساختار نقاشی‌های او به مثابه تصاویری هوایی از پستی و بلندی‌های کویر و کوه‌های ایران بود که با خطوط مرزی از هم تفکیک می‌شدند. نقاشی‌های سیراک تا پایان دهه پنجاه به بلوغ فکری و شیوه اجرایی کمال‌یافته‌ای رسید و واریاسون‌های متعدد و متنوعی از این نوع فضاسازی با تکیه بر زبان بصری خاصی که او خالقش بود، در نمایشگاه‌های داخلی و بین‌المللی به نمایش درآمدند.
دشت های پهناور و تصاویری ژرف، فرم‌های متقاطع چین‌ها و گسست‌های زمین، بازنمایی شکل کوه‌ها و دشت‌ها، همه و همه برای سیراک به مثابه فرصتی بود تا او با خوانشی نو ظرفیت‌های تصویری تازه‌ای از بازنمایی انتزاعی طبیعت (‌با هندسه‌ای چند لایه) را پیش روی ما آشکار کند. مجموعه آثار دهه پنجاه هنرمند گرایش عمیق وی را به ترکیب‌بندی‌های هندسی و بکارگیری عنصر خط، با رویکردی مدرنیستی و کمینه‌گرا در رنگ‌آمیزی نشان می‌دهد؛ در این دوره، مسیر اندیشه‌ورزی هنرمند مبتنی بر واکنشی احساسی به نظام شکلی موجود در طبیعت کویرهای ایران، در پی تأکید بر نمایشی اسلوب‌مند از مفهوم منظره و در عین حال منعکس‌کننده ادراک تشابهات و تضادهای موجود در ساختار تصویر است؛ نگاه کنید به تابلو سیراک، ارائه شده در نمایشگاه «آبی» همراه با گروه آزاد در نگارخانه تخت‌جمشید (1354ش).
آلن بوسکه، شاعر و نویسنده فرانسوی، در مقدمه کاتالوگ نمایشگاه ملکُنیان در پاریس (1355ش) درباره نقاشی‌های او نوشت:
«در هر نسل، سه یا چهار بار، نقاشی چون سیراک ملکُنیان پیدا می‌شود که در اولین برخورد ما را به خود جذب می‌کند. ما را مسحور می‌کند و یا شاید آزارمان می‌دهد … .آثار سیراک در فضایی انتزاعی محیطی عمیقا دورنی و روانی را نشان می‌دهند.طرح‌ها و حجم‌ها به شکلی عصبی، حالتی نگران از فراز و تعقیب را منعکس می‌کنند. این آثار در سال‌های اخیر به وضوح سیری تکاملی را تا حد اوج فعلی پیموده‌اند و این اوج، تنها در ابعاد بزرگ تابلوها نیست، بلکه اوج نمایش اندیشه تصویری عمیق است».
لازم به یادآوریست که در دهه پنجاه گرایش به نقاشی‌های انتزاعی با مضمون زمین و کویرهای ایران با استفاده از بافت‌های کاهگلی یا شنی در آثار دیگر هنرمندان نیز مورد توجه قرار گرفت؛ از آن جمله می‌توان در آثار محسن وزیری‌مقدم، مارکو گریگوریان، غلامحسین نامی، پرویز کلانتری و سهراب سپهری مشاهده کرد که هم در شکل ظاهری و هم ساختار مفهومی با آنچه سیراک ملکُنیان به آن رسیده بود تفاوت اساسی داشتند. به همین دلیل سبک کار او را می‌توان نوعی ترکیب‌بندی‌ وحدت‌یافته از بازنمایی اقلیم‌شناسانه شرقی، از چشم‌انداز پرسپکتیوی دقیق با تأکید بر خطوط همگرا به حساب آورد؛ شیوه نقاشی بردبارانه‌ای از طبیعت که با حرکت عمقی آهسته به نتیجه می‌رسد.
پس از مهاجرت به کانادا، سیراک با صداقت هر چه تمام به ترسیم فضاهای بومی و واحه‌های خالی از سکنه و فراموش شده ایران پرداخت. مجموعه نقاشی‌های او در دهه شصت و هفتاد، حاصل نوعی تجربه‌گری در ساده‌سازی نقوش و تسلیم فروتنانه نقاش، در مقابل یکدستی خطوط موجود در حافظه بصری‌اش از کوه‌ها، کویرها و تپه‌های رنگ‌پریده ایرانی بود که از آن دور مانده بود. کارهای سیراک در این دوره احساس لذت از آرامش و نظام هندسی طبیعی را از طریق نوعی پرسپکتیو غیرعادی فرآیند ادارکی تازه‌ای را به چشم بیننده القا می‌کنند. پهنه‌ رنگ‌های عمودی با دامنه بخش‌های پس‌زمینه تضاد رنگی معناداری پیدا کردند و در نتیجه، نگاهی کمال‌گرا حال و هوای رؤیایی پنهان شده در اعماق طبیعت را دوباره در مقابل دیدگان ما ترجمه بصری می‌کنند.
سیراک در دهه هشتاد، با انرژی بیشتری نسبت به گذشته نقاشی کرد و علاوه بر مجموعه طراحی‌های بی‌نظیرش بر روی صدها دستمال کاغذی، در نقاشی‌ بر روی بوم‌ نیز رنگ‌ها و شکل‌هایش، رفته رفته به اوج پختگی رسیدند. انتخاب منظره یا برداشت‌های او از طبیعت کویری، با نوع بیان انتزاعی‌ نقاش، جلوه‌ای از یک بینش نسبتاً ثابت یا مسلط است که در طول بیش از نیم قرن بر اساس زیباشناسی خاص نقاش سامان یافته‌اند.
سیراک ملکُونیان امروز در نودمین دهه از زندگی پرفراز و نشیب‌اش، همچنان در حال نقاشی است و چندین دهه تلاش خستگی‌ناپذیرش در عرصه نقاشی مدرن و معاصر ایران و در میان هنرمندان ارمنی، جایگاهی ویژه برای او در مطالعات تاریخ هنر به ارمغان آورده و گواه این نکته است که نقاش می‌تواند با شکل‌دادن به ادراکات خود از جهان پیرامونش به بیانی عمیق دست پیدا کند، بدون آنکه از اسطوره، دغدغه‌های اجتماعی یا حتی نقوش فیگوراتیو به عنوان راهنما کمک بگیرد؛ چراکه طبیعت منشأ همه زیبایی‌هاست و اگر کار هنرمند همچون تابلوی حاضر دارای جهان‌بینی خاصی باشد به مفهوم هنر شخصی نزدیک خواهد شد که معنایی جهان‌شمول نیز به ارمغان می‌آورد.

منابع:
دل‌زنده، سیامک. تحولات تصویری ایران: بررسی انتقادی. تهران: نشر نظر، 1394.
خلعتبری، آرمان. در جست‌و‌جوی آزادی، درباره گروه آزاد نقاشان و مجسمه‌سازان. تهران:نشر نظر،1400.
کشمیرشکن، حمید. کنکاشی در هنر معاصر ایران. تهران: نشر نظر (ویراست جدید)، 1396.
مجابی،جواد. نود سال نوآوری در هنر تجسمی ایران. ج 2، تهران: نشر پیکره، 1395.
ملکُنیان، سیراک. بازخوانی هنر مدرن ایران 1؛ سیراک ملکُنیان. با نوشته‌ایی از رضا براهنی و داریوش کیارس، پروژه مشترک نگارخانه آریا و آب‌انبار، 1393.

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 98

سال بیست و پنجم | زمستان 1400 | 240 صفحه
در این شماره می خوانید:

نقد و بررسی کتـاب ارامنـه و روسیـه

نویسنده: مسعود عرفانیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 98 نام کتاب : ‏ارامنه و روسيه، تاريخچه‌اي مستند (1796 ـ 1626)نويسنده : پروفسورجورج بورنوتيان ‏(2)مترجم : دکتر رجبعلي...

داستان «هتل مردان بزرگ»

نویسنده: دکتر قوام‌الدين رضوي‌زاده فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 98 وقتي سخن از ميراث فرهنگي يک ملت و نگهداري آن براي آيندگان است، وظيفه‌اي سنگين و دشوار را پيش‌رو احساس...

قرارداد سری ترکیه – آذربایجان به تاریخ 15 آوریل 1920 میلادی

نویسنده: ولادیمیر غازاخیتسیان / ترجمه: شاهن هوسپیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 98 امپراتوري عثماني با عقد پيمان باتومي با جمهوري ارمنستان در 4 ژوئن 1918م، سعي کرد نشان...

تاریخ اخیر جلفای اصفهان

نویسنده: دکتر عبدالمهدی رجائی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 98 دربارة نويسنده   عبدالمهدي رجائي در 1350ش، دربهبهان چشم به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جهان گشود. ...

سیراک ملکنیان،در رسانه ها

نویسنده: آیدین آغداشلو فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 98 سيراک ملکُنيان، سند زندة تاريخ هنر مدرن و معاصر ايران است و نشانة آبرو و حقانيت آن (1)آيدين آغداشلوکارش را از همان...

سیراک ملکنیان،نقاش مستقل

نویسنده: ساناز آرین فر فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 98 سيراک ملکُنيان (متولد 1309 ش تهران، فارغ التحصيل دبيرستان تمدن)  1337 ش، دريافت جايزة بزرگ سلطنتي بينال تهران...

سواستیکا و گردونه ابدیت ارمنیان

نویسنده: رافی آراکلیانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 98 دربارة سواستـيکا بسيـار نوشتـه و خواهند نوشت،چـرا که آن نماديست بسيـار کهن از ابديت و خوبي‌ها.(1)نمادنماد، يا نشان...

ملیک نشین های آرتساخ و پیدایش خانات قراباغ

نویسنده: آرتاک ماقالیان / ترجمه: گارون سارکسیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 98 پادشاهي ارمني کيليکيه در 1375م سقوط کرد. با اين حال، چند حکومت کوچک ارمني در کوهستان‌ها...

کوچناک های آیینی – مذهبی کلیسای ارمنی

نویسنده: زویا خاچاطور فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 98 يکي از بخش‌هاي جـالب موسيقـي ارمني سازهاي آييني ـ مذهبي خـود‌صدا(2)‏ هستند. در طول تاريخ، از بين اين سازهاي خود‌صدا...

چاپخانه های شوشی از آغاز تا 1920میلادی

نویسنده: شاهن هوسپیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 98 هرچند تلاش براي چاپ متون، پيشينه‌اي کهن در شرق دور دارد تا نيمة دوم سدة پانزدهم ميلادي کتاب‌ها کماکان به روش رونويسي...