نویسنده: احمد طالبی نژاد


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49

از فیلم سلندر سومین اثر کوتاه واروژ، چیز زیادی در ذهنم نیست جز اینکه محمد مطیع، تنها بازیگر فیلم (احتمالاً)، در هیبت یک سامورایی خسته در بیابانی و نمی دانم در پی چه چیزی می‌رفت. آنچه در ذهنم مانده این است که گویی سکانسی از یکی از آثار سامورایی کوروساوا یا کنجی میزوگوچی را می‌دیدم.

احمد طالبی نژاد [1]


اما فاخته، محصول 1354، را به یاد دارم. این فیلم در ولایت ما  محمدیه، از توابع نائین  فیلم برداری می‌شد و شخصاً شاهد فیلم برداری صحنه‌ای از آن بوده‌ام. بعدها فیلم را دیدم و حس و حال غریبش حسابی جذبم کرد. غلامعلی پورعطایی، یکی از معروف‌ترین دوتار نوازان خراسانی و یک نوجوان با پوشش بیرجندی بازیگران اصلی فیلم بودند. فیلمی در ستایش موسیقی مقامی خطه خراسان. واروژ که آن زمان دستیار محمدرضا اصلانی در سریال سمک عیار بود فاخته را در لا به لای اوقات فراغت یا تعطیلی کار آن سریال با عوامل همان سریال ساخت و به گمانم یکی از بهترین آثاری است که در باب موسیقی ایران ساخته شده است.

واروژ پیش از پرده آخر به عنوان دستیار ثابت بهرام بیضایی و به استناد همان دو فیلم کوتاه دارای چنان اعتباری بود که تماشاگران نخبه سینمای ایران برای نمایش پرده آخر لحظه‌شماری کنند. وقتی فیلم در جشنواره فجر به نمایش درآمد تماشاگران را به دلیل استحکام ساختاری، پیچ و تاب‌های نفس‌گیر و غافل‌گیری‌های پی در پی‌اش به تحسین واداشت. به راستی می‌شود گفت پرده آخر نخستین فیلم جدی پلیسی  جنایی سینمای ایران است که رنگ‌ و بو و حال و هوای ایرانی دارد. زنده یاد ساموئل خاچیکیان را بیشتر به عنوان سازنده فیلم‌های پلیسی  جنایی می‌شناسیم اما آثار او به رغم برخورداری از تکنیک پیشرفته‌تر نسبت به سایر فیلم‌های آن دوران، نسبتی با شرایط اجتماعی ایران نداشته و در واقع تقلیدی بودند از فیلم‌های پلیسی  جنایی اروپایی یا آمریکایی. اما بافت داستانی، شخصیت‌پردازی و بهره‌گیری از عناصری مثل نمایش سیاه‌بازی، که از مؤلفه‌های فرهنگ بومی ماست، پرده آخر را در جایگاهی فراتر از یک فیلم پلیسی  جنایی قرار می‌دهد. در واقع این اثر نقبی است به شرایط اجتماعی دوران پهلوی اول و نقدی است بر روابط خانوادگی یک خاندان اشرافی که به طور تاریخی و طبیعی دورانشان به سر آمده است. چیزی شبیه به تراژدی‌های جاودانه شکسپیر در همین باب. یعنی افول اشرافیت. هر چند به لحاظ ساختاری به ویژه در داستان‌پردازی، واروژ از شگردهای آگاتاکریستی نیز برای افشای وقایع بهره گرفته است. گروه بازیگران نمایش سنتی که توسط شازده به خانه دعوت شده‌اند تا با اجرای نمایش در ظاهر افسردگی حاکم بر روحیه شازده خانم را بر طرف کنند، پس از پی بردن به توطئه‌ها، نقش تاریخی خود را به عنوان افشاگر خلقیات ناپسند به منصه ظهور می‌رسانند و شرافت خود را قربانی پول نمی‌کنند. این شاید از جمله نخستین آثاری باشد که به ستایش از سیاه‌بازی به عنوان نمادی از هنر ملی ایران پرداخته است. فراموش نکنیم که بن‌مایه اصلی اغلب نمایش‌های سیاه‌بازی افشای خباثت صاحبان مال و مکنت است که معمولاً توسط ((سیاه)) یا به تعبیری ((شُلی))صورت می‌گیرد.

ظاهراً‌ واروژ همچنان دلبستگی خود را به این حال و هوا حفظ کرده و تردید را در واقع در تداوم پرده آخر و با مضمونی مشابه ساخته است. این‌جا هم ما با یک خاندان اشرافی رو به رو هستیم که در کار توطئه علیه یکدیگرند و باز عامل اصلی افشای این توطئه یک گروه نمایشگرند که این بار در یک مهمانی نمایش هملت اثر جاودانه شکسپیر را اجرا و دست توطئه‌گران را رو می‌کنند. نکته مهم این است که داستان اصلی تردید نیز از هملت اقتباس شده است. جسارت و جرأت واروژ در نزدیک شدن به این اثر مهم، حالا که فیلم ساخته شده و به نمایش در آمده، بیشتر نمایان می‌شود. صرف نظر از برخی ضعف‌ها که به نمونه‌هایی از آن‌ها خواهیم پرداخت، تردید بی‌شک یکی از آبرومندانه‌ترین آثار سینمای ایران به ویژه در سال‌هایی است که این سینما به دلیل مشکلات مدیریتی و تغییر شرایط اجتماعی میل فراوانی به سطحی‌نگری پیدا کرده و در چنین شرایطی است که ساخته شدن تردید را باید یک اتفاق مهم هنری به حساب آورد. میزانسن‌های پیچیده و دشوار، فضاسازی مناسب، بازی‌های حرفه‌ای و دیگر وجوه تردید به راستی ستایش آمیزند. اما چند نکته قابل ایراد در این اثر وجود دارد که اگر نمی‌بودند، تردید در آستانه یک شاهکار و در کنار اقتباس‌هایی همچون هملت کوزینتسف، لورنس اولیویر و حتی کنت برانا قرار می‌گرفت. نخست باید به طراحی لباس فیلم اشاره کنم. فیلم ساز به دلیل پرهیز از ممیزی، آدم‌های درون اثر را به عنوان مشتی از شخصیت‌های مربوط به دوران سپری شده معرفی می‌کند. همه فکل کراواتی‌اند و در اذهان عمومی این تیپ آدم‌ها، یادآور بازماندگان دوران پهلوی دوم هستند. به همین دلیل شاید عامه مردم نتوانند با این آدم‌ها ارتباط برقرار کنند. چون می‌دانند که اشراف و اعیان این زمانه ظاهری متفاوت با دوران گذشته دارند.

دومین نکته، استفاده از یک گروه تئاتری نیمه مدرن است که به دعوت سیاوش (هملت) در مراسمی که قرار است طی آن توطئه‌های پشت پرده عمو و مادر سیاوش برملا شود، نمایش هملت را اجرا ‌کنند که تناسبی با مراسم ندارد. در هیچ جشن و مراسمی که به قصد سرگرمی حضار برگزار می‌شود نمایش هملت به اجرا در نمی‌آید. چون فضای سنگین این اثر مناسب چنان حال و هوایی نیست.

در عوض واروژ همچون دیگر آثارش به تجلیل یکی دیگر از نمایش‌های سنتی ایران؛ یعنی، مراسم زار، می‌پردازد. اصولاً فیلم با چنین حال و هوایی آغاز می‌شود. خلیفه (رئیس گروه) نمایش زار، حین اجرای مراسم برخی از مسائل و توطئه ‌های پشت پرده این خانواده را برای سیاوش برملا می‌کند. در اینجا واروژ، گروه مراسم زار را جایگزین دو عنصر مهم در تراژدی می‌کند. نخست گروه جادوگران یا پیشگویان، که معمولاً در آغاز یک نمایش تراژیک ظاهر شده، سرنوشت و آینده قهرمان اصلی را به اطلاع تماشاگران می‌رسانند و سپس جایگزینی این فصل با حضور شبح پدر یا هملت بزرگ که در اثر شکسپیر چند بار ظهور کرده و توجه هملت را به فاجعه قتل خود جلب می‌کند. واروژ با این جا به جایی ضمن تکرار رویکرد همیشگی خود در بهره گرفتن از هنر نمایش برای افشاگری توان و قدرت خود را در اجرای صحنه‌های دشوار و پیچیده‌ای که نیاز به میزانسن‌های دقیق دارند، بیان می‌کند.

به هر روی، تردید به رغم برخی مشکلات، اثری است که ارزش های بیشترش در آینده بازشناخته خواهد شد. همچنان که پرده آخر نیز در دوران خودش از سوی عامه مخاطبان چندان مورد توجه قرار نگرفت. هرچند نخبگان همواره این اثر را ستایش کرده و طی نزدیک به بیست سالی که از خلق آن می‌گذرد، ارزش هایش بیشتر شناخته می‌شود و امروز در جایگاه یکی از آثار ماندگار سینمای ایران قرار گرفته است.

پی نوشت:

  1. کارگردان، نویسنده و منتقد سینما.

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49
سال سیزدهم | پاییز 1388 | 208 صفحه
در این شماره می خوانید:

زندگینامه /… شیدا و بهت زده حرف های او بودم

نویسنده: زاون قوکاسیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49 واروژ کریم‌مسیحی در 1331 در شهر اراک به ‌دنیا آمد. در کنار دو خواهر و یک برادر دیگر، او بزرگترین فرزند خانواده بود....

خلاصه فیلمنامه تردید

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49 سیاوش روزبهان (بهرام رادان)، مرگ پدرش را در اثر خودکشی باور ندارد و از ازدواج مادر (آتش گرکانی) و عمویش (علیرضا شجاع نوری)، در حالی که مدت...

شناسنامه فیلم تردید

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49 بازیگران بهرام رادان                                          سیاوش ترانه علیدوستی                                   مهتاب حامد...

سکانس منتخب از فیلم تردید

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49 62- اتاق طلعت [ادامه] طلعت از داخل در را قفل می كند و از همان ابتدا با هجوم به طرف سیاوش حرف هایش را شروع می كند. سیاوش عقب عقب می رود و...

در ستایش تردید و گذر از آن

نویسنده: بهرام بیضایی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49 واروژ کریم مسیحی میان اهالی سینمای ایران به دلیلِ آن کسی که هست یکی از دوست داشتنی ترین هاست، گرچه به دلایل شناسنامه...

به امید روزی که واروژهایمان هر سال فیلم بسازند

نویسنده: بهرام رادان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49 نام واروژ کریم مسیحی شاید اولین اسمی بود که من در دوران نونهالی ام به منزلۀ کارگردان سینما شنیدم. زمان اکران پردۀ آخر...

تردید،بخشی از زندگی

نویسنده: علیرضا شجاع نوری فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49 وقتی واروژ به من گفت که در فیلم تردید ایفای نقش کنم قبل از اینکه فیلمنامه را بخوانم از خودش پرسیدم: ((به نظر تو،...

تردید از دیروز تا فردا،تا همیشه / گفتگو با محمد مطیع

نویسنده: زاون قوکاسیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49 محمد مطیع را در اولین فیلم نیمه‌بلند واروژ کریم‌مسیحی، سلندر، در نقش ماندگار مغول مهاجم دیدیم و حالا بعد از 27 سال...

ارزش بسیار برای سهمی کوچک

نویسنده: مهتاب کرامتی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49 همۀ ما از سینماهای دهۀ شصت و اوایل دهۀ هفتاد خاطراتی داریم، از فیلم های خوب و خاطره انگیزی که هر کدام آبرو و اعتبار...

معجونی از مولفه های سینمایی

نویسنده: کاوه کاویان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49 در طول جنشوارۀ فجر سال گذشته، برخی از منتقدان اغلب جوان که معمولاً دنبال ایرادهای بنی اسرائیلی هستند بر این نکته پا...

هزار نقش بر آرد زمانه و نبود – کی چنان که در آیینه تصور ماست

نویسنده: آتش گرکانی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49 پس از 24 سال اقامت در امریکا به ایران آمده بودم که خواهرم، توفان، به من گفت که یکی از دوستان مشترک او و برادرم، همایون...

هنوز تردید را ندیده ام

نویسنده: سهراب زمان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49 هیلدا اوهان، بازیگر نقش آنا جان در فیلم تردید، را بالأخره در ایروان یافتم. او که آمادۀ ایفای نقش در فیلم تازه اش، یک...

متاسفم که نشد کل فیلم را خودم باشم / گفتگو با بهرام بدخشانی

نویسنده: زاون قوکاسیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49 بهرام بدخشانی یکی از بهترین فیلم برداران سینمای امروز ایران است و حضورش در گروه سازندگان فیلم تردید از نقاط قوت این...

جز آستان توام در جهان پناهی نیست

نویسنده: شاپور پورامین فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49 عزیز نازنینم زاون قوکاسیان گفت مطلبی کوتاه و در خور فیلم تردید بنویسم. پذیرفتم و به دیدۀ منت قبول کردم. اما چه...

حاصلی از همدلی،رفاقت و دوستی

نویسنده: محمد رضاقومی غیبت طولانی واروژ کریم مسیحی و انتظار دیدن فیلم تازه‌ای از او هر علاقه مند به سینما را بر آن می‌دارد که مشتاقانه برای دیدن فیلم بلند این کارگردان...

سکوتی که شکسته شد

نویسنده: نادر رضایی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49 تردید بهانه ای است برای روایت آنچه بارها نگاه کرده ایم و ندیده ایم و آنچه گوش کرده ایم و نشنیده ایم. مسببی است با...

هملت بانان و نوشابه اضافی

نویسنده: علی صمدپور فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49 مشغول کار و در حال و هوایی دیگر بودم. یادم هست در راهروی باریک آپارتمان گوشی را گرفتم و صدای محمدرضا درویشی را شنیدم....

با تردید،تردید را آغاز کردم

نویسنده: پرویز آبنار فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49 پس از گذشت تقریباً دو دهه از ساخت فیلم پردۀ آخر خبر ساختن فیلم تردید واروژ کریم مسیحی را شنیدم ولی با تردید؟!! تا...

چگونه تردید تردید شد!

نویسنده: سعید سعدی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49 تردید فیلمی است که پس از هفده سال دوری واروژ کریم مسیحی از عالم کارگردانی، با فیلم به یادماندنی پردۀ آخر، ساخته شد،...

تردید،داستان کوه و زایش غول

نویسنده: جمشید ارجمند فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49 پیکرۀ سینمایی یا بهتر است بگویم پیکرۀ فیلمی هر کشوری، که خود را صاحب سنت سینما می داند، باید طیف های وسیعی از...

چگونه یادگرفتم از نگرانی دست بردارم و به تردید عشق بورزم

نویسنده: محمد سعید محصصی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49 واروژ کريم‌مسيحي با نخستين کارش، سلندر، دلبستگي خود را به استادش، بهرام بيضايي، با سربلندي اعلام کرد و اکنون هم...

تردید در پرده آخر / یادداشتی بر تردید ساخته واروژ کریم مسیحی

نویسنده: علیرضا منجمی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49 ما راوي جهان نيستيمو جهان بي رحم تر از آن استکه روايت بي وقفه اش رابه خاطر مالحظه اي قطع کند                       ...

فیلم (ساختن) یا (نساختن) مسئله این است

نویسنده: مینو فرشچی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49 چند کارگردان را می شناسید که در کارنامۀ خود دو فیلم مهم و تحسین شده در جشنواره های معتبر داخلی (خصوصاً جشنوارۀ فجر)...

هنر تلفیق در سینما

نویسنده: لیدا بربریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49 همانطور که شکسپیر در خلق آثار خود از گنجینۀ دوران کهن، کتب مورخان، ادبیات قرون وسطی، تجدید حیات، حوادث عصر خود و...

تردید،سنگ محکی بر فرهنگ

نویسنده: علی مغازه ای فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49 تردید، فیلمی است که به اندازۀ ساخت دو یا شاید سه فیلم، از جنس کار خود کریم مسیحی، کار و انرژی برده است. دو باری که...

جستجوی سلامت نگاه واوژ،میزگردی درباره تردید

نویسنده: زاون قوکاسیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49 تردید را اولین بار در بیست و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم فجر و برای دومین بار قبل از اکران در یک جمع چهار نفره...

یادم می آید …

نویسنده: حسن فارسی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49 چند روزی پیش دوست گرامی‌ام، زاون قوکاسیان، به ‌من، که چند ماهی است خارج از ایرانم، زنگی زد و خواست تا به‌دلیل سال‌ها...

واروژانه

نویسنده: امرالله احمد جو فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49 ـ خدا نخواسته اگر واروژ کریم مسیحی را نداشتیم یک فیلم ساز خوب کم داشتیم اما اگر تو را خدا خواسته نداشتیم، چه غم...

آلبوم و تصاویر فیلم تردید

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 49 [folder-gallery fid="1483" link="file" columns="9"...