نویسنده: روبرت مارکاریان


فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41

روابط میان ارمنیان و ایرانیان دارای تاریخی چند هزار ساله است. همسایگی این دو قوم کهن پیوندی عمیق میان آنان ایجاد کرده که ریشه هایی بس محکم در مراودات فرهنگی آنها دارد.

علی رغم این پیوند تاریخی متأسفانه تا چند دههٔ اخیر ادبیات ارمنی به زبان فارسی ترجمه نشده بود و اندک فعالیت هایی نیز که در این خصوص صورت گرفته بود صرفاً مقطعی و حاصل ذوق و علاقهٔ مترجم آن اثر بود وهیچ گاه تبدیل به جریانی خاص نشده بود.

بی شک، در این مجال اندک فرصت کنکاش درخصوص دلایل این امر و بی رغبتی مترجمان نسبت به ترجمهٔ آثار ادبیات ارمنی به زبان فارسی نیست اما آنچه مسلم است اینکه با توجه به ریشهٔ مشترک زبان های فارسی و ارمنی و نیز در هم آمیختگی فرهنگ این دو قوم آشنایی با آثار ادبی هر دو ملت زوایای تاریک بسیاری را از تاریخ وتمدن آنان روشن خواهد ساخت.

آشنایی ارمنیان با آثار ادبی ایرانیان

پس از ابداع حروف زبان ارمنی دراوایل قرن پنجم میلادی جنبش عظیم ترجمهٔ آثار با ارزش دیگر زبان ها در حوزه های مختلف به زبان ارمنی آغاز شد. دانش آموختگان مکتب مسروپ ماشتوس، مبدع حروف ارمنی، زبان های رایج زمان خود را فراگرفتند و آثار با ارزشی را از زبان های مختلف به زبان ارمنی ترجمه کردند. از آنجایی که در زمان ابداع حروف ارمنی ارمنستان تحت حکومت پادشاهی از خاندان اشکانیان ایران بود و نیز با توجه به استیلای پادشاهی اشکانی و سپس ساسانی بر ارمنستان بی شک زبان پهلوی از جملهٔ این زبان ها بوده است. اشارات پدر تاریخ نویسی ارمنی، موسس خُورِ ناتسی، به اساطیر ایرانی در اثر ارزشمندش تاریخ ارمنستان و نیز خطابهٔ سردار ایرانی در جنگ ارمنیان و ایرانیان در زمان سلطنت یزدگرد دوم، که تاریخ نویس ارمنی، یقیشه، آن را در کتاب وقایع نگاری این جنگ آورده است از اولین نمونه های ترجمه از زبان پهلوی به ارمنی اند. در سده های بعد نیز موارد بسیاری را می توان یافت که نشان دهندهٔ اثرپذیری ادبیات ارمنی از ادبیات فارسی اند. شاعر ارمنی، یرزنگاتسی، به خوانندگان اثرش توصیه می کند تا آن را بر وزن شاهنامهٔ فردوسی بخوانند و شاعر ارمنی قرون وسطا، فریک، نیز در اشعارش از مضامین و کلمات فارسی بسیاری استفاده کرده است. این موارد شاهدی بر این مدعا هستند که نه تنها شاعران و فرهیختگان ارمنی بلکه خوانندگان عامی این آثار نیز با ادبیات فارسی آشنایی داشته اند.

 دردههٔ بیست قرن بیستم میلادی، با الحاق ارمنستان به اتحاد جماهیر شوروی و همسایگی این جمهوری با ایران لزوم ایجاد مراکز تحقیقاتی و ایران شناسی در دستور کار دولت قرار گرفت و تأسیس کرسی های شرق شناسی و ایران شناسی در دانشگاه ها و مراکز علمی ارمنستان منجر به ترجمه و چاپ آثار ادبیات فارسی به زبان ارمنی شد. این جنبش با مهاجرت جمعی از نویسندگان و شاعران ایرانی ارمنی به ارمنستان در دههٔ چهل به اوج خود رسید و تا دهه های بعدی نیز ادامه یافت. در این دوره، آثار شاخص ادبیات فارسی همچون شاهنامه و نیز اشعار بسیاری از شاعران ایرانی همچون حافظ، مولوی، خاقانی، خیام و … به زبان ارمنی ترجمه و چاپ شدند. در دههٔ اخیر نیز با همت رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان آثار بسیاری از زبان فارسی و بیشتر مشتمل بر آثار نویسندگان و شاعران معاصر به ارمنی ترجمه شده و در ارمنستان به چاپ رسیده که بی شک بیشترین سهم در ترجمهٔ این آثار از آن ادوارد حق وردیان است.

در خصوص ترجمهٔ آثار ادبی فارسی به زبان ارمنی فعالیت هایی نیز در داخل ایران صورت گرفته که از جمله می توان به ترجمه های هوسپ میرزاییان از شاهنامهٔ فردوسی و رباعیات خیام و نیز فعالیت انجمن ادبی نور اِج یا برگی تازه اشاره کرد. اعضای این انجمن ادبی به دلیل آشنایی و هم نشینی با بسیاری از شاعران معاصر ایران همچون شاملو، سایه، نادر نادر پور، فروغ فرخ زاد و …اشعار آنها را به زبان ارمنی ترجمه کرده و در کتاب های دوره ای خود به چاپ رسانده اند.

 آشنایی ایرانیان با آثار ادبی ارمنی

همان گونه که گفتیم در خصوص ترجمه و شناساندن ادبیات ارمنی به خوانندگان فارسی زبان حداقل تا سه دههٔ اخیر فعالیت چشمگیری صورت نگرفته بود. بررسی و ریشه یابی عمیق این موضوع مجال دیگری می طلبد که از حوصلهٔ این بحث خارج است. تنها در یک جمله می توان گفت شاید نا آشنایی مترجمان ایرانی با زبان ارمنی و در دسترس نبودن ترجمهٔ آثار ادبی ارمنی به زبان های دیگر و نیز نبود مراکز رسمی ارمنی شناسی در ایران تا دههٔ شصت قرن گذشته میلادی از جمله دلایل این امر بوده باشد.

به هر روی آثار ترجمه شده از زبان ارمنی به فارسی را می توان به سه دورهٔ جداگانه تقسیم کرد:

1ـ  دههٔ چهل میلادی

در طی سال های دههٔ چهل میلادی / دههٔ بیست شمسی جمعی از اندیشمندان، متفکران و نویسندگان جوان ارمنی از جمله دکتر اُنیک ساهاکیان (نروس)، دکتر آلبرت برناردی و آرا جهانس، شاید اولین بار، اقدام به ترجمه و چاپ آثار ادبی ارمنی به زبان فارسی کردند. حاصل فعالیت این گروه کتابی است در 104 صفحه تحت عنوان قطعاتی چند از ادبیات ارمنی که در1324 شمسی منتشر شده. این کتاب در برگیرندهٔ اشعار و داستان هایی از نویسندگان ارمنی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است. در دیباچهٔ کتاب، در خصوص انتخاب این آثار می خوانیم: ((در این نخستین مجموعه بیشتر سعی شده است مطالبی انتخاب و منتشر شود که یا مربوط به ایران و زندگی ایرانی ها باشد یا با ذوق و روح ایرانی ها مطابقت کند)) نکتهٔ حایز اهمیت در این کتاب وفاداری متون ترجمه شده به اصل اثر و هم زمان رعایت اسلوب نظم و نثر فارسی است آن چنان که ضمن انتقال کامل روح اثر مطالعه ٔ آن را برای خوانندهٔ فارسی زبان بسیار دلنشین می سازد.

 2ـ اواخر دههٔ شصت و اوایل دههٔ هفتاد میلادی

شاخصهٔ این دوره دو رویداد علمی و فرهنگی است که هرکدام از آنها به نوبهٔ خود باعث ایجاد انگیزه برای ترجمهٔ آثار ادبی ارمنی شدند. اولین رویداد علمی و فرهنگی ایجاد کرسی زبان ارمنی در دانشگاه اصفهان درمقطع کارشناسی و نیز ایجاد کرسی زبان ارمنی در دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی ارشد است. گرچه کرسی زبان ارمنی در دانشگاه تهران عمری کوتاه داشت لیکن ایجاد این مراکز علمی و به خصوص، استمرار فعالیت رشتهٔ زبان ارمنی در دانشگاه اصفهان نسلی فرهیخته از دانش آموختگان این زبان را تقدیم جامعه کرد. اکثر این دانش آموختگان یا جذب فعالیت های ادبی شدند یا به فعالیت فرهنگی در زمینه های مرتبط روی آوردند.

دومین رویداد فرهنگی این دوران تأسیس مجلهٔ هور است. این مجله، که در فاصلهٔ سال های1971ـ 1974میلادی /1350ـ 1353شمسی به دو زبان ارمنی و فارسی به سردبیری دکتر گاگیک هواکمیان منتشر می شد و به عرصه ای برای ترجمه و چاپ آثار ادبی ارمنی تبدیل شده بود. از دیگر مؤسسان و همکاران این مجله پربار باید از آقاسی هوانیسیان نام برد که داستان های بسیاری را از نویسندگان ارمنی به زبان فارسی ترجمه و چاپ کرده است.

در این دوران همچنین شاهد حضور دو چهرهٔ شاخص و پرکار هستیم: آلک دِرخاچاطوریان و دکتر هراند قوکاسیان. حاصل فعالیت های پربار آلک دِرخاچاطوریان در زمینهٔ ترجمه و چاپ آثار ادبیات ارمنی کتاب های بسیاری است که از آن میان می توان به حماسهٔ اندوه، مجموعه ای از شعر ارمنی؛ آنوش، آختامار، پروانه؛ سیامانتو و خجه زاره؛ و آوای خاموش نشدنی ناقوس اشاره کرد. دِرخاچاطوریان هم زمان به تحقیقاتی در زمینهٔ ادبیات پرداخت که حاصل آن کتاب های نگرشی کوتاه به 22 قرن ادبیات ارمنی و مادرانه در ادب آرمن است.

از دکتر هراند قوکاسیان نیز دو مجموعه به نام های آنوش و گرونگ، که شامل ترجمهٔ اشعار ارمنی است، به یادگار مانده.

3ـ دههٔ نود میلادی تا به امروز

استقلال دوبارهٔ ارمنستان در1991 م و آغاز مناسبات سیاسی و فرهنگی میان ایران و ارمنستان سبب ایجاد تحولی جدید در جهت آشنایی هرچه بیشتر دو ملت با یکدیگر شد. بی شک، یکی از راه های این آشنایی و شناخت مبادلات فرهنگی و ادبی بود. از این رو، در دوران حاضر، حداقل از نظر کمیت شاهد رشد قابل توجهی در زمینهٔ ترجمه و ارائه آثار ادبی ارمنی هستیم. در این خصوص نمی توان نقش مجلهٔ فارسی زبان پیمان و رشتهٔ زبان و ادبیات ارمنی دانشگاه آزاد اسلامی را از نظر دور داشت.

نام شاخصی که در این دوران به آن بر می خوریم احمد نوری زاده است. وی تنها مترجم غیر ارمنی آثار ادبی ارمنی است که با فراگیری این زبان اقدام به ترجمهٔ این آثار کرده. از ترجمه های چاپ شدهٔ نوری زاده می توان به صد سال شعر ارمنی، تاریخ و فرهنگ ارمنستان، باغ سیب، باران و چند داستان دیگر اشاره کرد. گرچه دربارهٔ ترجمه های نوری زاده دیدگاه های مثبت و منفی مختلفی مطرح شده لیکن نمی توان این واقعیت را کتمان کرد که او همچنان در این عرصه پرکارترین مترجم به حساب می آید.

دیگر چهرهٔ شاخص این دوران بدون شک آزاد ماتیان است. حاصل تلاش های این استاد زبان ارمنی دانشگاه اصفهان و دانش آموختهٔ دانشگاه سوربن فرانسه، در زمینهٔ ترجمه، در کنار آثار پراکندهٔ ایشان، منظومهٔ ارزشمند و ستوده شدهٔ فغان نامهٔ گرگوار، اثر گریگور نارِگاتسی، است. در بیان ارزش ادبی و معنوی این اثرهمان بس که بگویم ارمنیان جهان اخیراً هزارمین سال سرایش این منظومه را جشن گرفتند.

از دیگر مترجمان این دوره باید گارون سرکیسیان را نام برد. عمدهٔ فعالیت او در زمینهٔ ترجمهٔ متون تاریخی ارمنی است. ترجمه های سرکیسیان از آثار مورخان مشهور ارمنی فرصتی ارزشمند برای استفاده از این منابع بکر در اختیار تاریخ دانان ایرانی قرار داده، اگرچه هنوز آثار ارزشمند بسیاری در این زمینه در انتظار معرفی به خوانندگان ایرانی اند.

از دیگر فعالان عرصهٔ ترجمه در این دوران شاعران معاصر ارمنی واراند و واهه آرمن اند که اشعار تنی چند از شاعران معاصر و جوان ارمنستان را به فارسی ترجمه کرده اند. نیز آندرانیک خچومیان که تعدادی از نمایش نامه های نویسندگان معاصر ارمنستان را ترجمه و چاپ کرده است.

جمع کثیری از نویسندگان ارمنی ایران نیز بعضاً آثار نویسندگان ارمنی را به فارسی برگردانده اند که حاصل فعالیت های آنان به صورت پراکنده در مجلات و صفحات ادبی مطبوعات ایران به چاپ رسیده است.

به دلیل حضور ارمنیان در بیشتر کشورهای جهان تعدادی از نویسندگان ارمنی آثار ارزشمندی را به زبانی غیر از زبان مادری خویش خلق کرده و به گنجینهٔ ادبیات جهان افزوده اند که از جملهٔ آنها می توان به نویسندگانی چون ویلیام سارویان، هانری تروآیا، هانری ورنو و واهه کاچا اشاره کرد. تقریباً آثار همگی این نویسندگان برای خوانندگان فارسی زبان آشناست. تعدادی از نویسندگان ارمنی ایران نیزآثاری به زبان فارسی نوشته و جایگاه ماندگاری را در ادبیات ایران به خود اختصاص داده اند، از این جمله اند کارو، شاعر مشهور دهه های گذشته و زویا پیرزاد، نویسندهٔ شهیرمعاصر. این فهرست ناقص خواهد بود اگر نام خاچیک خاچر و یوریک کریم مسیحی را به آن نیفزاییم.

نکته ای که اشاره به آن می تواند برای ادب دوستان ایرانی جالب توجه باشد ترجمهٔ آثار ادبی ارمنی به دست شاعران معاصر ایران است.

احمد شاملو در کنار ترجمهٔ آثار شاعران جهان توجه ای ویژه به شعر ارمنی داشت و منظومهٔ زیبای جنون زدگان خشم، اثر شاعر انقلابی ارمنی، یقیشه چارنتس، را به زبان فارسی برگردانده است که در این مورد نمی توان نقش همسر وی، آیدا سرکیسیان، را از نظر دور داشت.

حاصل همکاری نادر نادر پور و هوشنگ ابتهاج (سایه) با گالوست خاننتس و روبن هوانیسیان، نویسندگان ارمنی ایرانی، نیز کتابی است تحت عنوان یادنامه تومانیان مشتمل بر تعدادی از اشعار هوانس تومانیان، شاعر ملی ارمنستان.

علی رغم فعالیت های صورت گرفته درخصوص ترجمهٔ آثار ادبی ارمنی به زبان فارسی بی تردید هنوز زمینه های بسیاری دست نخورده و بکر باقی مانده اند. چه بسیارند آثار مورخان ارمنی که ترجمهٔ آنها می تواند زوایای تاریک تاریخ دو ملت را روشن سازد. چه بسیارند اشعار نویسندگانی که به آثار ارزشمند جهانی تنه می زنند و ترجمهٔ آنها می تواند روحیات ملت ارمنی را نمایان کند و چه بسیارند رمان ها و داستان هایی که ترجمهٔ آنها می تواند درد و رنج این ملت را هویدا سازد. امید که با ادامهٔ تحول ایجاد شده شاهد ترجمهٔ چنین آثاری باشیم.

پی نوشت ها:

1- متن سخنرانی نویسنده در مراسم شب ادبیات ارمنی در خانهٔ هنرمندان، 24 تیر1386.

2- نویسنده، مترجم، پژوهشگر و مدرس زبان ارمنی.

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41
سال یازدهم | پاییز 1386 | 144 صفحه
در این شماره می خوانید:

گریگور ظهراب و فصلی نوین در ادبیات ارمنی

نویسنده: رافی آراکلیانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 گریکور ظهراب در 1861 میلادی در استانبول، مقر بارگاه امپراتوری عثمانی، چشم به جهان گشود. پس از طی دوران تحصیلات...

فرهنگ ارمنیان ایران و مشترکات فرهنگی ایران و ارمنستان

نویسنده: آریاسپ دادبه فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 امشب به انگیزهٔ بزرگداشت و یاد هنرمند ارجمند معاصر، مارکو گریگوریان، می خواهم ادای دینی نسبت به فرهیختگان ارمنی کنم...

به یاد مارکو گریگوریان

نویسنده: آرلین وارطانیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 اشاره: پیش از این، در شمارهٔ 29 فصلنامهٔ پیمان مقاله هایی را  به هنرمند پیشرو ایران، مارکو گریگوریان، اختصاص داده...

ترگم،جد بزرگ ارمنیان در کتاب مقدس

نویسنده: گارگین فتائی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 در تاریخ اساطیری ارمنستان، همواره هایک ملقب به ناهاپت را بنیان گذار ارمنستان می دانند. هایک که کمان کشی قدرتمند، خوش...

ارمنیان و دولت باستانی هخامنشی

نویسنده: آرپی مانوکیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 در این مقاله سعی کرده ایم بخش هایی از تاریخ دو ملت ارمنی و ایرانی را دردورهٔ سلسهٔ هخامنشی، در مقطعی از زمان که به...

معرفی گورستان های ارمنیان استان آذربایجان غربی

نویسنده: نادره شجاع دل فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 مقدمه در میان بناها و مکان های تاریخی، آرامگاه ها و گورستان ها از جایگاهی ویژه برخوردارند و بخشی از آثار تاریخی...

پوشاک ارمنیان چهارمحال و بختیاری

نویسنده: زویا خاچاطور فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 مقدمه ایلات، قبایل، طوایف و عشایر مختلفی در ایران زندگی می کنند که در عین تنوع آداب و رسوم، سنن و فرهنگ دارای وحدت،...

کلیسای سورپ پطروس قره باغ ارومیه

نویسنده: بهروز خان محمدی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 در 301 م، پس از چند سال دشمنی علنی حکومت وقت ارمنستان با آیین جدید، سرانجام تیرداد، پادشاه ارمنستان، با ایمان...

تبادلات ادبی ارمنیان و ایرانیان

نویسنده: روبرت مارکاریان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 روابط میان ارمنیان و ایرانیان دارای تاریخی چند هزار ساله است. همسایگی این دو قوم کهن پیوندی عمیق میان آنان ایجاد...

نگاهی به ادبیات جدید ارمنی

نویسنده: آزاد ماتیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی سده های میانی تاریخ تمدن اروپا، که قرون وسطا نام گرفته، با چهره ای نه چندان دلنشین از...

اشاره ای به تاریخ ادبیات ارمنی از آغاز تا سده نوزدهم میلادی

نویسنده: میشا هایراپتیان فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 تاریخ یک ملت گنجینهٔ آثار، تجربه ها، ارزش ها، استنتاج ها و معیارهای آن ملت است که رویکرد های معنوی، فرایندهای...

گفت و گو با علی دهباشی

نویسنده: ژیلبرت مشکنبریانس فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 با تشکر از زحمات شما و با عرض خسته نباشید خواهش می کنیم در مورد تاریخچهٔ شروع شب های بخارا توضیح دهید. دهباشی:...

شب ادبیات ارمنی

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 چهل و نهمین شب از ((شب های بخارا)) به ادبیات ارمنی اختصاص داشت. ((شب های بخارا)) عنوان مجموعه نشست هایی است که به همت علی دهباشی، سردبیر...

شب نیکول فریدنی

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 سی و چهارمین شب از شب های مجلهٔ بخارا به نیکول فریدنی اختصاص داشت که عکس هایش از ایران گویاترین گواه عشق او به این سرزمین است. بزرگداشت...

خدمتگزار راستین فرهنگ و ادب

نویسنده: آنوشیک ملکی فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 41 فصلنامهٔ پیمان، که شناساندن دو ملت کهن ایرانی و ارمنی را رسالت خود می داند، همواره از مشوقان و همراهان شب های بخارا...