مراسم بزرگداشت نقش ارمنیان در تئاتر ایران و تجلیل از دست اندرکاران ارمنی تئاتر کشور در 25 خرداد 1398ش، در تالار کومیتاس باشگاه فرهنگی آرارات تهران برگزار شد. در این مراسم، بهزاد فراهانی، بازیگر ،منتقد و کارگردان تئاتر و سینما و ایساک یونانسیان، رئیس هیئت مدیره مؤسسه ترجمه و تحقیق هور، سخنرانی کردند. مستندی نیز در خصوص سیر تاریخی حضور ارمنیان در تئاتر ایران به نمایش درآمد. همچنین، بخشی از نمایش نامه سیاوش و سودابه ، با بازی جمعی از بازیگران جوان ارمنی، به کارگردانی آناهید آباد به روی صحنه رفت. این نمایش نامه، که از شاهنامه اقتباس شده، اثر نویسنده ایرانی ـ ارمنی، گئورگ آوانسیان، با تخلص ادبی گئورگ دارفی است که آندرانیک خچومیان آن را به فارسی برگرداننده.
-
صحنه هایی از تئاتر اجرا شده در مراسم
-
صحنه هایی از تئاتر اجرا شده در مراسم
-
مراسم بزرگداشت نقش ارمنیان در تئاتر ایران
احمد مسجد جامعی، محمد جواد حق شناس و حجت نظری، از اعضای شورای اسلامی شهر تهران؛ دکتر کارن خانلری، نماینده ارمنیان تهران و شمال کشور در مجلس شورای اسلامی و هنرمندان سعید پورصمیمی، رحمان رحمانیان، میکائیل شهرستانی، حسین مهکام، شقایق فراهانی، حمید رضا نعیمی، سیروس شاملو، پیمان شیخی، لوریس چکناوریان، واروژ کریم مسیحی و وارطان ساهاکیان از حاضران در این مراسم بودند.
در ابتدای مراسم، آناستاس دِر هوانسیان به نیابت از مؤسسه ترجمه و تحقیق هور ضمن خوش آمدگویی به حاضران گفت:« همه ما می دانیم که اقوام ایرانی و ارمنی جزو تمدن های بالنده، دیرینه و تاریخ ساز در این پهنه جغرافیایی اند. وابستگی ارمنیان و ایرانیان به یکدیگر از گذشته های دور می آید و این نه فقط به دلیل همسایگی دو سرزمین ایران و ارمنستان بلکه به علت تأثیرات و ریشه های مشترک زبانی و فرهنگی دو ملت است. این دو ملت از ژرفای تاریخ در مراوده و تعامل با یکدیگر بوده و سرگذشت تقریباً مشترکی را در شاهراه تاریخ طی کرده اند. استقرار ارمنیان در ایران، چه از نظر کمی و چه از نظر تاریخی، به مهاجرت جبری آنان در زمان شاه عباس صفوی یا پناه جویی جان به در بردگان نسل کشی ارمنیان در اوایل قرن بیستم میلادی محدود نمی شود بلکه پیشینه ای به قدمت تاریخ این آب و خاک دارد. از این رو، ایرانیان ارمنی خود را عضوی جدایی ناپذیر از ملت بزرگ ایران می دانند و مانند دیگر اقوام ایرانی سهم خود را در تکوین مراحل مختلف تاریخ این سرزمین به نحوی بایسته ادا کرده اند و البته، از توفیق های به دست آمده نیز بهره برده اند.
زمانی که شاه عباس صفوی در چهارصدو اندی سال قبل گروه هایی از ارمنیان را، با در نظر گرفتن تدابیری خاص، از ارمنستان به مناطق گوناگون ایران کوچاند، ارمنیان خیلی زود خود را با محیط جدید وفق دادند و در زمینه های مختلف علمی، فرهنگی، سیاسی، ادبی و …، حضوری چشمگیر یافتند. با نگاهی گذرا به تاریخ یک قرن اخیر کشورمان می توان نقش تأثیرگذار آنان را در همه عرصهها دید و این قابل تأمل است اما حضور ارمنیان را در عرصه هنر ایران زمین به ویژه در عرصه تئاتر و سینما می توان چشمگیرتر از دیگر موارد دانست.
معرفی تئاتر ارمنیان ایران بازگوکننده گوشه هایی از تاریخ تئاتر ایران زمین است. پژوهشگران تاریخ تئاتر ایران نقش هنرمندان ارمنی را در اعتلای تئاتر ایران بسیار ستوده اند. نگاهی به زمان، وضعیت آن روزگار، آمار این هنرمندان و فهرست نمایش نامه هایی که در آن روزها از نمایش های معروف اروپا محسوب می شدند نشان از فعالیت گسترده این هنرمندان در تئاتر ایران زمین دارد.
نخستین گروه هایی که به اجرای نمایش در شهرهای تبریز، رشت، اصفهان و تهران پرداختند ارمنیان بودند. تا اوایل دهه نخست قرن چهاردهم خورشیدی وضعیت به گونه ای بود که زنان نمی توانستند در نمایش ها بازی کنند و نقش زنان را مردان ریز نقش ایفا می کردند. نخستین بار بانوان و دوشیزگان ارمنی بر روی صحنه نمایش ظاهر و حتی، به کاخ گلستان دعوت شدند و در حضور احمد شاه قاجار، به ایفای نقش پرداختند. مادام سیرانوش یکی از همین بانوان ارمنی بود. او بعدها در اولین فیلم سینمایی صامت ایران، یعنی، آبی و رابی، به کارگردانی آوانس اوگانیان نقش آفرینی کرد و به نوعی، اولین هنرپیشه زن سینمای ایران نیز لقب گرفت. پس از او نیز، آسیا قسطانیان در فیلم حاجی آقا آکتور سینما بازی کرد.
ضمن گرامیداشت یاد و خاطره بزرگانی چون شاهین سرکیسیان، که از او به عنوان پایه گذار تئاتر نوین ایران یاد می شود و همچنین، اولین هایی چون هاروطون مارتیروسیان، لُرِتا هایراپتیان ملقب به نوشین، واهان آقامالیان، گریگور یِقیکیان، هایک گاراگاش، آرتو و وارتو تِریان، ساموئل خاچیکیان، و زنده یاد لوون هفتوان و با احترام به آربی اُوانسیان مراسم امشب را آغاز می کنم و اجرای برنامه امشب را به مجری توانای رادیو وتلویزیون، جناب آقای پیمان شیخی، می سپارم».
پیـمـان شیـخـی، مـجـری ایـن مراسـم، پـس از خوش آمـدگویی به حضار از نخـستین سخنران مراسم، بهـزاد فراهانی، دعوت به سخـنرانی کرد. بهزاد فراهانی، در ابتـدای سخنان خـود گفت: « در این فرصت، می خـواهم از دوره جـوانی خـودم و کار کـردن در کنار هنـرمنـدان بزرگ تئاتر آن سال هـا، یعنی شاهیـن سرکیسیان و آربی اُوانسیان، بگویـم. ما هنرمندان جـوانی بودیم که در کنار بیـژن مفیـد کار می کردیم تا اینکه یک روز قرار شد همه گـروه نـزد هنرمنـدی برویم که آن روزهـا شخـصاً زیاد با او آشنایی نداشتم. وقتی به محل کار آن شخص رفتیم او را دیدیم که لبخندی زیبا داشت و لاغر و تکیده بود. از شاهین سرکیسیان حرف می زنم. وقتی وارد استودیوی او شدیم با همه ما دست داد ولی مثل اینکه از شکل پوشش ما چندان خوشش نیامد».
وی در ادامه افزود: « دلم می خواهد در فرصت کوتاهی که در این برنامه به من داده شده به اصلی ترین مسئله، یعنی شخصیت سرکیسیان، بپردازم. شاهین سرکیسیان به ما، که بچه های پایین شهر بودیم، چند مسئله بسیار ویژه آموخت. به ما آموخت که بخوانید و بدانید. پس از آن، بر تمرکز بر مسائل انسانی والا تأکید کرد. او معتقد بود که ادبیات مقدس است و باید، به آن احترام گذاشت. توصیه هایی که برای خواندن بعضی از کتاب ها می کرد، کتاب های بسیار زیبایی بود که بعد از واقعه 28 مرداد با هزاران مشقت از کتابخانه های دوستان پیدا می کردیم. شاهین همان زمان ترجمه هایی از استانیسلاوسکی داشت که البته از نثر خوبی برخوردار نبود. دلیلش این بود که شاهین بیش از هفده سال در پاریس زندگی کرده بود و لهجه غلیظ ارمنی داشت و گاه پیدا کردن واژه ها برایش دشوار بود. خود او با بزرگواری ما را وادار می کرد که این متن ها را بخوانیم و پیشنهادهایی برای اصلاح یا جایگزینی واژه ها و جملات به او بدهیم.
اگر بخواهم واقعیت را بگویم، تعدادی از نمایش هایی که از 1341ـ 1345ش تمرین کردیم هیچ وقت اجرا نشد. علت اجرا نشدن این آثار مسئله بزرگی است. بعضی از این نمایش ها را چند ماه تمرین کرده بودیم. یکی از این کارها در انتظار گودو بود که سیروس طاهباز تازه آن را ترجمه کرده بود. او رفاقتی هم با شاهین داشت. ما مدت ها روی این متن تمرین کردیم. راستش آن موقع نمی فهمیدیم که چرا این اثر این طور است. به خصوص شخصیت هایی مثل استراگون را خیلی نمی فهمیدیم. با توضیحاتی که شاهین می داد کم کم می فهمیدیم که چه خبر است و اصلاً تئاتر ابزورد چیست. منظور از اینکه این کارها اجازه اجرا نگرفت این نیست که سانسور شدند بلکه فرصت اجرا پیدا نکردند. علت این امر باید واکاوی شود. اما از میان نمایش هایی که اجرا شد، اولین متن هایی که با شاهین کار کردیم محلل و چنگال هر دو از نوشته های صادق هدایت بود که رفاقت بسیار گرمی میان او و شاهین برقرار بود. از جمله کسانی که از شاهین حمایت کردند تا این چند نمایش روی صحنه برود دکتر فروغ، رئیس دانشکده هنرهای دراماتیک و همین طور دکتر سیحون و بهمن فرسی بودند». فراهانی در پایان گفت: «جامعه ارمنیان ایران باید مفتخر باشد که چنین هنرمندان بزرگی در میان آنان رشد و نمو یافته است. هیچ جایی نیست که شما ارمنیان محترم ما را تنها گذاشته باشید. همیشه یا ما در کنار شما بوده ایم و یا ما را راه داده اید تا در کنارتان باشیم. بحث تنها بر سر هنر نیست و من دوستان بزرگی در این عرصه از میان شما داشته ام. آرزو می کنم که این نهاد فعال تر شود و این با هم بودن و عشق یگانه پایدار باشد».
ایساک یونانسیان، رئیس هیئت مدیره مؤسسه ترجمه و تحقیق هور، نیز در سخنانی گفت: «بسیار خرسندم که پس از سال ها این آرزو تحقق یافت و امشب، شاهد برگزاری این مراسم هستیم، مراسمی که در نظر دارد ضمن یادآوری و گرامیداشت حضور ارمنیان در تئاتر تجلیلی نیز از برخی از دست اندرکاران ارمنی این عرصه داشته باشد.
-
ایساک یونانسیان
-
بهزاد فراهانی
-
پیمان شیخی
-
آناستاس دِر هوانسیان
اما پیش از آغاز مراسم تجلیل اجازه دهید بر حسب وظیفه اشاره ای کوتاه داشته باشم بر آنچه اساتید بزرگوار ما جناب آقای فراهانی و مجری محترم جناب آقای پیمان شیخی در ستایش هنر و نقش آفرینی ارمنیان در عرصه تئاتر بیان داشتند.
معتقدم نقش آفرینی در عرصه هنر و فرهنگ در هر جامعه نیازمند بستری است که بتواند به سادگی آن هنر و فرهنگ را در خود بپذیرد. درباره ارمنیان ایران و بستر این نقش آفرینی بی شک نمی توان از گشودگی فرهنگ والای ایرانیان و مردم این سرزمین غافل شد که مهر خود را در طبق اخلاص گذاشتند و با آغوشی باز ارمنیان را در خود پذیرفتند تا جایی که این میهمانان توانستند بر غنای فرهنگ و هنر این سرزمین بیفزایند و گامی مثبت در این عرصه بردارند.
من در جایگاه یک ارمنی نخست مفتخرم که در کشوری زندگی می کنم که خالق شاهنامه و داستان سیاوش و سودابه در آن زیسته و دوم، خدا را شاکرم که چنین هنرمندانی به ما عطا فرموده است و امروز، که ما در جمع شما بزرگان هنر حضور داریم، سربلندیم و با افتخار و نیکی از آنها یاد می کنیم».
یونانسیان در ادامه و در خصوص تجلیل از هنرمندان ارمنی در عرصه تئاتر گفت: « در چنین مراسمی، طبیعتاً امکان دارد که به صورت سهوی اسامی بزرگانی از قلم افتاده باشد. برخی از بزرگان این جمع نیز شایسته تقدیر ویژه هستند. از این رو، من از تمامی بزرگانی که نامشان از قلم افتاده پوزش می طلبم. امیدوارم فرصتی مناسب دست دهد تا از این بزرگان به صورت ویژه و چنان که در خور شأن آنهاست تجلیل و قدردانی کنیم».
یونانسیان سپس از لوریس چکناوریان، آهنگ ساز برجسته؛ سعید پورصمیمی، بازیگر و کارگردان تئاتر؛ روبرت بگلریان، نماینده پیشین ارمنیان در مجلس شورای اسلامی؛ بهزاد فراهانی، بازیگر سرشناس تئاتر؛ و واروژ کریم مسیحی، کارگردان سینما دعوت کرد به روی صحنه بیایند و در مراسم تجلیل از هنرمندان ارمنی تئاتر ایران وی را همراهی کنند.
مؤسسه هور در این مراسم از اِدنا زینلیان، طراح صحنه و لباس و ملقب به مادر طراحی ایران؛ آندرانیک خچومیان، مترجم، بازیگر و نمایش نامه نویس؛ آلبرت بیگ جانی، کارگردان تئاتر عروسکی؛ سورِن مناتساکانیان، بازیگر و کارگردان پیشکسوت تئاتر؛ آراز بارسقیان، نویسنده، کارگردان و نمایش نامه نویس؛ مِقِدی شامیران، طراح لباس؛ و زنده یاد لوون خانکلدیان (هفتوان) تجلیل کرد.
-
گروه موسیقی و کُر به رهبری استاد رازمیک اوحانیان
-
تجلیل از هنرمندان ارمنی
-
تجلیل از هنرمندان ارمنی
-
تجلیل از هنرمندان ارمنی
پایان بخش مراسم بزرگداشت نقش ارمنیان در تئاتر ایران اجرای گروه موسیقی و کُر به رهبری استاد رازمیک اوحانیان، رهبر گروه کُر و ارکستر سمفونیک تهران، بود که قطعاتی از ترانه های محلی ایرانی با تنظیم زنده یاد روبیک گریگوریان، پایه گذار ارکستر سمفونیک تهران و سرود ایران، ساخته لوریس چکناوریان، را اجرا کردند.
|