![]() گرجستان و کشورهای همسایه گرجستان با وسعت 69.700 کیلومترمربع و جمعیت 3,729,635 نفر (در2014م) یکی از کشورهای قفقاز و از جمهوری های اتحاد جماهیر شوروی سابق است که در 1991م به استقلال دست یافت. این کشور از شمال با روسیه، از شرق با (کشور) آذربایجان و از جنوب با ارمنستان، (کشور) آذربایجان و ترکیه هم مرز است و از غرب به دریای سیاه راه دارد. پایتخت آن تفلیس است که از 1936م تبیلیسی[1] نامیده می شود. گرجستان دارای هشت استان، یک استان خودگردان به نام اوستیای جنوبی و دو جمهوری خودگردان به نام های آجاریا و آبخازیاست. جمهوری خودگردان آجاریا دارای 3,000 کیلومترمربع وسعت و 387 هزار جمعیت (1989م) است. جمهوری خودگردان آبخازیا با 8,600 کیلومترمربع وسعت و 537 هزار جمعیت (در1989م) در 1990م اعلام استقلال کرد. همچنین، استان خودگردان اوستیای جنوبی با 3,900 کیلومترمربع وسعت و 103 هزار جمعیت (در1989م) در 1992م استقلال خود را اعلام داشت. پیشینۀ ارمنیان در گرجستان به دوران باستان می رسد. آنان بیشتر در سرزمین های خاوری گرجستان سکونت داشتند که ایبری خوانده می شد. در قرن یازدهم میلادی، پس از سقوط حکومت پادشاهی خاندان باگراتونی در ارمنستان، ارمنیانی که به گرجستان روی آورده بودند در حیات سیاسی، نظامی و اقتصادی گرجستان نقش مؤثری به عهده گرفتند و در فرآیند اتحاد گرجستان و آزادسازی قفقاز از سلطۀ ترکان سلجوقی، که تا دورۀ پادشاهی داوید سازنده (1089 ـ 1125م) ادامه یافت، نقشی مؤثر داشتند. مهاجرت ارمنیان به گرجستان، که در سده های چهاردهم تا هجدهم میلادی همچنان ادامه داشت، در دهۀ سوم قرن هجدهم میلادی دامنۀ گسترده تری یافت. تا نیمه های قرن نوزدهم میلادی، در بسیاری از شهرها بیشتر سکنه ارمنی بودند. در 1821م، در تفلیس 2,951 خانوار ارمنی و 417 خانوار گرجی و روس می زیستند. در همان سال، در چهار شهر عمدۀ گرجستان (گوری، تِلاوی، آنانور و سِقناخ) روی هم رفته 1,067 خانوار ارمنی و 231 خانوار گرجی و روس سکونت داشتند. در سال های 1829 ـ1830م، در پی انعقاد پیمان آدریاناپُل،[2] قریب 58,000 ارمنی از ایالت ارزروم ترکیه در مناطق جاواخک،[3] سامتسخه،[4] ترِقک و غیره اسکان یافتند. این گروه در شهرهایی چون آخالتسیخه[5] و آخالکالاک[6] مستقر شدند. مهاجرت ارمنیان به گرجستان در سال های 1894 ـ 1896م، که قتل عام های گستردۀ ارمنیان در بسیاری از نقاط ارمنی نشین ترکیه در حال وقوع بود و به خصوص در سال های 1915ـ1920م، در زمان نژادکشی ارمنیان، ابعاد وسیع تری یافت. ارمنیان گرجستان در مناطق جنوبی کشور و به طور عمده در تفلیس و ناحیۀ جاواخک (جاواخ) ،که مجاور مرز شمالی ارمنستان است، مستقرند. بجز تفلیس و جاواخک، که دارای جمعیت انبوه ارمنی هستند، ارمنیان در آجاریا و آبخازیا و نواحی جنوب شرقی گرجستان نیز سکونت دارند. جاواخک در تقسیمات کشوری گرجستان در منطقۀ سامتسخه ـ جاواخِتی قرار می گیرد و ارمنیان در شهرهای آخالتسیخه، آخالکالاک (آخالکالاکی)، آسپیندزا،[7] نینوتزمیندا (بوگدانوفکا) [8]و تزالکا[9] سکونت دارند. جاواخک جزو استان گوگارک[10] ارمنستان تاریخی است و در سنگ نوشته های اورارتویی، به صورت زاباخا آمده است. جاواخک در قرن پنجم میلادی به دست ایرانیان و در قرن هفتم میلادی به دست عرب ها افتاد. در قرن دهم میلادی، در قلمروی پادشاهان باگراتونی ارمنستان، در نیمۀ اول قرن یازدهم میلادی، تا استیلای ترکان سلجوقی در محدودۀ حکومت گرجستان و در پایان قرن دوازدهم میلادی در اختیار شاهان ارمنی زاکاریان قرار گرفت. در 1587م، جاواخک به تصرف ترکان عثمانی در آمد و به پاشانشین چلدِر پیوست، سپس ولایت مجزایی شد. در 1828م، جاواخک به امپراتوری روسیه پیوست و در پی آن در 1830م، 7,300 خانوار ارمنی (58 هزار نفر) از ارزروم، باسِن، بابِرت (بایبورد)، دیرجان و دیگر ولایت های عثمانی در جاواخک و مناطق هم جوار آن مستقر شدند. آنان بیش از شصت آبادی و پنجاه کلیسا ایجاد یا بازسازی کردند. طبق آمار موجود، در اول ژانویۀ 1916م، جمعیت جاواخک (در 110 آبادی بخش آخالکالاک) 107 هزار نفر بوده که 82,800 تن از آنان ارمنی بودند. در مه 1918م، نیروهای ترکیه به جاواخک حمله کردند. از بیش از 80 هزار جمعیت ارمنی 30 ـ 35 هزار نفر به دست ترکان کشته یا هنگام مهاجرت و گریز تلف شدند. در اواخر نوامبر، پس از خروج نیروهای مهاجم، حکومت تازه استقلال یافتۀ گرجستان مدعی ارضی جاواخک شد که به جنگ بین ارمنستان و گرجستان انجامید اما با فشار دولت بریتانیا جاواخک به طور موقت در اختیار گرجستان قرارگرفت. پس از سقوط حکومت گرجستان و تسلط حکومت شوراها در ژوئیۀ 1921م، با تصمیم دفتر مرکزی حزب کمونیست قفقاز، بخش آخالکالاک و دیگر مناطق ارمنی نشین جاواخک به گرجستان واگذار شد. تحت حاکمیت گرجستان شوروی جاواخک از نظر اداری به دوبخش آخالکالاک و بوگدانوفکا (نینوتزمیندای کنونی) تقسیم شد. در سرشماری 1917م، جمعیت ارمنی گرجستان 280هزار نفر بوده است. در سال های حکومت شوروی، این تعداد تقریباً دو برابر شد، گو اینکه در آن سال ها نقل مکان ارمنیان از گرجستان به ارمنستان و روسیه نیز زیاد بود. بنابر آمارهای اتحاد جماهیر شوروی جمعیت ارمنیان گرجستان، در 1970م، 452 هزار و در 1989م، 437 هزار نفر بوده است. در سرشماری 1994م، که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی صورت گرفت، شمار ارمنیان گرجستان 430 هزار نفر بود. در 2003م، طبق آمار رسمی 249 هزار نفر (بدون ارمنیان آبخازیا) و بنابر داده های غیر رسمی 350 هزار ارمنی در گرجستان زندگی می کردند. در گرجستان، در سال های مختلف، 263 عنوان نشریۀ ارمنی زبان چاپ شده است. هفته نامۀ وراستان (گرجستان)، نشریات پاروس، آرشالویس، آگونک و کتاب سال وِرناتون در 2003م منتشر می شده است. ارمنیان در تفلیس پیشینۀ حضور ارمنیان در تفلیس به قرن ششم میلادی می رسد. در قرن نهم میلادی، در دوران حکومت اعراب در آسیای صغیر، به سبب پناهنده شدن ارمنیان منطقۀ ساسون ارمنستان در دوران حکومت عرب ها در آسیای صغیر، جمعیت ارمنی تفلیس افزایش یافت. طبری، مورخ ایرانی، می نویسد که در 853م /239 ق، در دفاع از شهر در برابر حملۀ تازیان ارمنیان نیز شرکت داشتند. پس از انقراض حکومت خاندان باگراتونی در ارمنستان (قرن یازدهم میلادی)، به سبب وضعیت نامطلوب حاکم، شمار ارمنیان در تفلیس افزایشی محسوس یافت. اما تا اواخر سده های میانی وجود جامعۀ بزرگی از ارمنیان گزارش نشده است. در قرن دوازدهم میلادی، حوزۀ خلیفه گری ارمنیان گرجستان در تفلیس آغاز به کار کرد. مارکوپولو، جهانگرد معروف قرن سیزدهم میلادی، ارمنیان را از ساکنان اصلی تفلیس شمرده است. یکی از مورخان گرجی در قرن چهاردهم میلادی می نویسد که در سال های دهۀ شصت قرن سیزدهم ارغون خان مغول ادارۀ امور حکومتی گرجستان را به «شادین نامی که ارمنی تبار بود سپرد». در اواخر سده های میانی، 24 کلیسا و مجتمع کلیسایی ارمنی (وانک) در تفلیس برپا شده بود. ارمنیان تفلیس در حفظ زبان و دین و سنت های خود کوشا بوده اند. آنان در این شهر محله های ارمنی نشین هاولابار و سولولاک را ایجاد کردند. لهجۀ ارمنی تفلیسی نیز به تدریج شکل گرفت و جایگاه خود را در زبان و ادب ارمنی پیدا کرد. ![]() نمایی از محله هاولابار در قرن هجدهم میلادی، پیشرفت ارمنیان در تجارت و صنعت به اندازه ای بود که منابع مالی عمده ای را در اختیار داشتند و در تجارت خارجی و امور سیاسی و اقتصادی کشور تأثیرگذار بودند. ژوزف تورنفور،[11] گیاه شناس و جهانگرد مشهور فرانسوی، که از تفلیس دیدن کرده بود، از بیست هزار جمعیت تفلیس 14,500 نفر را ارمنی ذکر کرده است. واخوشتی،[12] جغرافی دان، مورخ و نقشه نگار گرجی، نیز مشابه این داده ها را ارائه کرده است. ارمنیان تفلیس در دربار و امور حکومتی کشور مناصب مهمی را در اختیار داشتند. در دربار گرجستان، پزشکان، آموزگاران، کاتبان، نقاشان و موسیقی دانان ارمنی بسیاری خدمت می کردند. خاندان اشرافی تومانیان به طور موروثی ادارۀ دیوان حکومتی را بر عهده داشتند. خاندان بِهبوتیان نیز به ادارۀ امور شهر می پرداختند. در قرن نوزدهم میلادی، جمعیت تفلیس با مهاجرت ارمنیان به این شهر افزایش یافت. در 1840م، جمعیت ارمنی تفلیس 19,040 نفر و در 1844م، 29,304 نفر بود. در همین سال، 21 کلیسای ارمنی با 65 روحانی و خادم کلیسا در تفلیس دایر بوده است. در پایان قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم میلادی، 62 درصد از مراکز تجارت و تولید تفلیس از آن ارمنیان بود. در 1841م، نخستین شهردار تفلیس ایزمیروف (ایزمیریان) بود، پس از او خاتیسوف (خاتیسیان)، دِرـ گریگوروف (دِرـ گریگوریان)، شادینوف (شادینیان)، پریدونوف (پریدونیان)، گالوستِف (گالِستیان) و سراجِف (سراجیان) به این سمت منصوب شدند. ی. آرتزرونی کتابخانۀ شخصی خود را به شهر تفلیس اهدا کرد که به کتابخانۀ عمومی شهر اختصاص یافت. خاتیسوف (خاتیسیان) بنای مسکونی خود را به شهر اهدا کرد که به شهرداری تفلیس تبدیل شد. بسیاری از شخصیت های برجسته در عرصه های سیاسی و امور دولتی ـ از خاندان های بهبوتیان، تومانیان، ینیکولوپیان، قورقانیان، بِکتابکیان، دینیبکیان، خاتیسیان، خیتاریان و خاندان های دیگر ـ از ارمنی تباران بودند. در اواخر قرن نوزدهم میلادی، افکار انقلابی در میان کارگران و روشنفکران تفلیس به شدت نفوذ کرد و گسترش یافت و این شهر تبدیل به مرکز جنبش آزادی خواهانۀ ارمنیان شد. در 1890م، حزب داشناک (داشناکسوتیون) در این شهر بنیان نهاده شد. در 1892م، انجمن کارگران انقلابی ارمنی، در 1898م، گروه مارکسیستی کارگران ارمنی یا انجمن کارگران تفلیس و در 1902م، انجمن سوسیال دمکرات های ارمنی در تفلیس تأسیس شد. همچنین، در همین شهر، در سال های جنگ جهانی اول و نژادکشی ارمنیان به دست ترکان، هیئت های یاری رسانی با تشکیل گروه های امداد به دستگیری پناهجویان نجات یافته از کشتارها و ده ها هزار کودک یتیم ارمنی شتافتند. ![]() آرام خاچاتوریان از اواخر سده های میانی تا اوایل قرن بیستم میلادی، به خصوص، در قرن نوزدهم میلادی تفلیس مرکز فرهنگی و هنری اصلی ارمنیان شرقی[13] بود و بسیاری از چهره های ادبی و هنری گرجستان ارمنی تبار بودند، از آن جمله اند: سولخان، بکتابک شانشیان، پارسادان گُرگیجانیدزه، استپان پِشانگیشویلی و توماناشویلی. همچنین، بسیاری از نویسندگان سرشناس ارمنی مانند رافی، هوانِس تومانیان، لئون شانت، آودیک ایساهاکیان، سایات نووا و بسیاری دیگر از همین شهر برخاسته و آثاری گران بها آفریده اند. در دیگر زمینه ها، چون موسیقی و معماری و هنرهای نمایشی نیز چهره های برجستۀ بسیاری در تفلیس زاده شده و آثار ارزشمند فراوانی به گنجینۀ هنری ملی و جهانی افزوده اند. در تفلیس، بناهای بسیاری اثر ذوق و هنر معماران و سازندگان ارمنی است. موسیقی دان نامی، آرام خاچاتوریان و کارگردان توانا، سرگئی پاراجانوف و قهرمان شطرنج جهان تیگران پطروسیان در تفلیس زاده شده اند. دانشمندان بزرگی نیز از این شهر برخاسته اند، چهره هایی چون ویکتور هامبارتسومیان، دانشمند اخترفیزیک و آرتِم و آبراهام عالیخانیان (عالیخانوف)، دانشمندان فیزیک که از شهرت جهانی برخوردارند. در 1823م، نخستین چاپخانۀ ارمنی تفلیس به همت گئورگ آرتزرونی شروع به کار کرد و نخستین نشریۀ ارمنی تفلیس به نام کُووکاس (قفقاز) در 1846م انتشار یافت. تا 2003م در تفلیس 210 عنوان نشریۀ ارمنی منتشر شده که 170 عنوان آن در دوران شوروی بوده است. ![]() مدرسه نرسیسیان در 1824م مــدرسۀ نِرسیــسیان تأسیس شد. این مدرسه مهم ترین مرکز آموزش و پرورش نوین ارمنی در منطقه شد که شیفتگان دانش از نقاط مختلف به آن روی می آوردند. این مدرسه طی صد سال (1824ـ1924م) چهره های بی شماری در هنر، ادب، دانش و فن به جوامع ارمنی عرضه داشته است و نویسندگان بسیاری در نیمۀ دوم قرن نوزدهم و نیمۀ اول قرن بیستم میلادی دانش آموختۀ این مرکز معتبرآموزشی بودند. در 1925م، در دوران شوروی، مدرسۀ نرسیسیان تبدیل به مدرسۀ حرفه ای شد. در 1861 و 1868م مدارس دخترانۀ گایانیان و ماریامیان در تفلیس تأسیس شد. تا دهۀ 1950م حدود 50 مدرسۀ ارمنی در تفلیس دایر بود اما در 2003م تنها 8 مدرسۀ ارمنی و روسی ـ ارمنی با 1330 دانش آموز باقی مانده بود. در این سال، انجمن جوانان ارمنی گرجستان (تأسیس 1996م)، شعبۀ ارمنی انجمن نویسندگان گرجستان (تأسیس 1998م)، جامعۀ فرهنگی ـ هنری «سایات نووا» (تأسیس 1998م) و گروه ادبی «وِرناتون» فعالیت داشتند. همچنین، کتاب سالکامورج (پل) و هفته نامۀ وراستان (گرجستان) نیز چاپ می شد. در 1990م در دانشگاه دولتی جاواخاشویلی تفلیس بخش ارمنی شناسی دایر شد. بنابر سرشماری 1959م ارمنیان تفلیس 21/3درصد ، در 1970م 16/9درصد و در 1979م 14/5 درصد جمعیت شهر (767،152 نفر) را تشکیل می دادند. در 2003م، حدود 150 هزار ارمنی در تفلیس سکونت داشتند. شهرک های پیرامون تفلیس (تسِقنِت، کوجور) و شماری از روستاهای اطراف پایتخت نیز دارای جمعیت ارمنی قابل توجهی هستند. در 1922م تفلیس دارای 26 کلیسای دایر ارمنی بود اما در سال های اخیر تنها دو کلیسا ـ کلیسای گئورگ قدیس، نزدیک قلعۀ شهر، و کلیسای اجمیادزینی ها (1806م)، در محلۀ هاولابار ـ فعال بوده اند. کلیسای گئورگ قدیس در 1251م بنا شده و خلیفه گری ارمنیان تفلیس در مجاورت آن واقع است. قبرستان ارمنیان به نام خوجی وانک در محلۀ هاولابار تفلیس که قدمت آن به قرن هفدهم میلادی می رسید و موقوفۀ خاندان بهبوتیان بود، در 1937م ویران و تبدیل به پارک عمومی شد. در این قبرستان بیش از هزار چهرۀ سرشناس از بزرگان ارمنی آرمیده بودند. در سال های اخیر مقامات گرجی با از میان بردن تمامی آثار ارمنی این قبرستان، کلیسای جامع گرجی تثلیث مقدس را در محل آرامگاه های بزرگان ارمنی برپا کردند. تنها مقبره ای که از تعرض مصون ماند مقبرۀ رافی، نویسندۀ توانای ارمنی بود، که در حاشیۀ قبرستان قرار داشت. ارمنیان تفلیس به دشواری توانستند مقابر معدودی از چهره های نامدار ارمنی را از نابودی نجات و در بخش کوچکی از قبرستان جای دهند. ارمنیان در جاواخک (جاواخِتی) بنابر آمار 2003م در ناحیۀ جاواخک حدود صد سکونتگاه ارمنی نشین با بیش از 100 هزار جمعیت وجود دارد که 95 درصد آن ارمنی هستند. در شهرهای آخالتسیخه، آسپیندزا، تزالکا و توابع آنها نزدیک به سی سکونتگاه ارمنی با 40 هزار جمعیت وجود دارد. در مقطع 2003م، جاواخک دارای پنج کلیسای ارمنی بود. در سال تحصیلی 2002 ـ 2003م، شصت مدرسۀ ارمنی در آخالکالاک و توابع و 33 مدرسه در نینوتزمیندا و توابع با مجموعاً 17 هزار دانش آموز ارمنی دایر بوده است. مهم ترین سکونتگاه های ارمنیان در جاواخک به شرح زیر است: ـ آخالتسیخه[14] این شهر، که ارمنیان به آن آخالتسخا می گویند، مرکز شهرستان آخالتسیخه است و در 214 کیلومتری تفلیس قرار دارد و دارای ایستگاه راه آهن است. شهرستان آخالتسیخه با ناحیۀ سامتسخۀ تاریخی مطابقت دارد. این سرزمین از دوران باستان به تناوب در قلمرو حکومت های ارمنیان و گرجیان قرار گرفته است. در 1236م، مغول ها شهر را ویران کردند. در سده های یازدهم تا سیزدهم میلادی، در نبود حکومت مرکزی در ارمنستان، شمار بسیاری از ارمنیان از نقاط گوناگون آن به این شهر پناهنده شدند و بر جمعیت ارمنیان افزودند. در 1579م، شهر به دست ترکان عثمانی افتاد و نخست، به صورت بخشی از ایالت چِلدر عثمانی درآمد و پس از چندی ایالتی مجزا شد. فشارهای اجتماعی و مذهبی در دوران حـکومت ترکـان مهاجرت هـای گسترده ای را از منطقه به دنبال داشت. با وجود این، مسیحیان همواره وزن بیشتری داشته اند. در 1829م، بر اساس پیمان آدریاناپُل، ناحیۀ آخالتسیخه به روسیه پیوست و در سال بعد، 2,536 خانوار ارمنی از ارزروم ترکیه و اطراف آن در این ناحیه مستقر شدند و محلۀ جدیدی را به نام پلان در شهر بنا کردند. در 1893م از 15هزار جمعیت شهر بیش از 12,495 نفر ارمنی بودند. همچنین، مطابق آمار اول ژانویۀ 1916م از 23,168 نفر جمعیت شهر 18,165 نفر از ارمنیان بودند. این شهرستان دارای دو شهر آخالتسیخه و واله و 46 روستاست که پانزده روستای آن دارای ساکنان ارمنی هستند. در آغاز قرن حاضر (2003م) حدود 9,500 نفر ارمنی در آخالتسیخه و حدود 15هزار نفر دیگر در روستاها سکونت داشتند. ارمنیان بیش از 46درصد جمعیت 53000 نفری شهرستان را تشکیل می دادند. ـ آخالکالاک[15] شهر آخالکالاک مرکز شهرستانی به همین نام است که در 74 کیلومتری جنوب شرقی آخالتسیخه قرار گرفته و دارای ایستگاه راه آهن و فرودگاه است. آخالکالاک از نظر تاریخی با بخشی از ناحیۀ جاواخک استان گوگارک در منطقۀ هایک بزرگ مطابقت دارد. جمعیت آن در 1987م،15هزار نفر بود که 95 درصد آنان ارمنی بودند. شهرستان آخالکالاک دارای 1235 کیلومترمربع وسعت و 70.400 نفر جمعیت است (1987م) که 93درصد آنان ارمنی اند. طبق آمار 2003م از 62.800 جمعیت این شهرستان 4/95درصد ارمنی و 55 روستا تماماً ارمنی نشین هستند. آخالکالاک در اواخر قرن دهم و نیمۀ اول قرن یازدهم میلادی ساخته شده است. در 1065م، ترکان سلجوقی دژشهر را ویران ساختند که خیلی زود بازسازی و تبدیل به مرکز اداری و اقتصادی جاواخک شد. در قرن های دوازدهم تا چهاردهم میلادی، آخالکالاک قلمرو موروثی امرای زاکاریان شد. در نیمۀ دوم قرن شانزدهم میلادی، شهر به تصرف ترکان عثمانی درآمد. در آغاز قرن نوزدهم میلادی، ششصد خانوار ارمنی و گرجی در این شهر سکونت داشتند. به موجب پیمان آدریاناپُل آخالکالاک و توابع آن به روسیه واگذار و در پی آن پذیرای ارمنیان ارمنستان غربی از ایالت ارزروم ترکیه شد که از ظلم و ستم عثمانیان به ستوه آمده بودند. به این ترتیب، مهاجران ارمنی در شهر آخالکالاک و روستاهای آن مستقر شدند. در 1903م، در 57 سکونتگاه ناحیۀ آخالکالاک (بدون روستاهای ارمنیان کاتولیک) 54.800 ارمنی می زیستند. در 1918م، با ورود قوای عثمانی به این ناحیه بیشتر ساکنان روستاهای آن ترک خانه و دیار کردند و به سمت سرزمین های جنوبی سرازیر شدند اما آنان که مانده بودند از تیغ عثمانیان در امان نماندند. ـ آسپیندزا از قرن پنجم تا هفتم میلادی در دژشهرهای تموک، خِرتویس و آسپیندزا و بیش از بیست روستا و شهرک جمعیت ارمنی وجود داشت. در دورۀ عثمانی شمار ارمنیان افت شدیدی پیدا کرد. بنابر آمار 2003م در آسپیندزا و توابع حدود 2,300 ارمنی سکونت داشتند. ـ نینوتزمیندا[16] این شهر نزدیک ترین نقطه به مرز ارمنستان است. نینوتزمیندا در 2003م، بیش از 35,000 نفر ارمنی داشت که 99 درصد جمعیت شهر را تشکیل می دادند. در همین سال، از 31 سکونتگاه اطراف شهر 26 نقطه تماماً ارمنی نشین و پنج نقطۀ دیگر دارای جمعیت روس و گرجی بودند. ـ دیگر نقاط ارمنیان در بسیاری دیگر از شهرها و روستاهای جاواخک و نواحی اطراف نیز مستقرند، نقاطی چون بولنیتس و توابع، بورژوم و توابع، گوری، دوشِت، تِتری تسقارو، تِلاوی، مارنئول، ساباتلو، روستاو، سقناخ و سورام. ارمنیان در جمهوری خودگردان آبخازیا (ابخازستان) در دورۀ شوروی، آبخازیا یا ابخازستان به صورت منطقه ای خودگردان منضم به گرجستان محسوب می شد. این منطقه در 1990م، اعلام استقلال کرد اما تنها از سوی روسیه به رسمیت شناخته شد. مرکز این منطقه سوخوم (سوخومی) است. ارمنیان از آغاز قرون وسطا در آبخازیا سکونت یافتند. در اواخر قرن نوزدهم میلادی، نجات یافتگان از کشتارهای ترکیه به خصوص از ناحیۀ هامشِن (همشین)، اردو، سامسون و طرابوزان به این منطقه پناه آوردند. در نژادکشی 1915م، نیز گروه های دیگری به آنان پیوستند و جمعیت ارمنیان افزایش بسیار یافت. پس از تسلط شوروی، بیشترین جمعیت در آبخازیا ازآن ارمنیان بود. در 2003م، 70 تا 80 هزار ارمنی در آبخازیا سکونت داشتند، 41ـ43 مدرسۀ ارمنی در آن وجود داشت و برنامۀ آموزشی و کتاب های درسی از ارمنستان تأمین می شد. ارمنیان در جمهوری خودگردان آجاریا (آجارستان): جمهوری خودگردان آجاریا در ترکیب حکومت گرجستان قرار دارد و مرکز آن باتوم (باتومی) است. از آغاز سده های میانی، ارمنی ها در آجاریا حضور داشته اند. در اوایل سدۀ هجدهم میلادی، عمدتاً با مهاجرت ارمنی های ناحیۀ هامشِن ترکیه در دهۀ 60 ـ70 قرن نوزدهم میلادی جمعیت ارمنیان در سواحل قفقازی دریای سیاه و به ویژه، در آجاریا افزایش یافت. در 1979م، جمعیت ارمنی آجاریا 16,000 و در 2003م 25,000 نفر بوده است که در باتومی و چند شهر دیگر مستقر بودند. جاواخک از محروم ترین نقاط گرجستان است و از نظر امکانات زیستی، آموزشی و توسعۀ منطقه ای در گرجستان در پایین ترین سطح قرار دارد. با وجود روابط نسبتاً خوب ارمنستان و گرجستان ارمنیان جاواخک نمی توانند از امکانات فرهنگی و آموزشی ارمنستان به طور شایسته بهره مند شوند. بسیاری از جوانان و نیروی کار شهرها و روستاهای جاواخک برای گذران زندگی ناگزیر با اخذ تابعیت ارمنستان به روسیه می روند و در بازگشت با مشکل اقامت در شهر و کشور خود رو به رو می شوند. در سال های پس از فروپاشی شوروی و درپی استقلال گرجستان اوضاع اقتصادی و به خصوص، اجتماعی برای ارمنیان گرجستان بسیار نامطلوب شده است. با آنکه آثار ارمنی در پایتخت فراوان است و بناهای باشکوه ارمنیان در خیابان های اصلی همچنان برپاست، رویکرد عموم بر نفی عنصر ارمنی و گذشتۀ پربار آن استوار است.گنبدهای کلیساهای ارمنی از همۀ نقاط تفلیس دیده می شوند اما سال هاست که ناقوس هایشان خاموش مانده اند. تصویب نامه های دولت در زمینۀ آموزش و پرورش نیز سبب شده که شمار مدارس ارمنی به شدت کاهش یابد. تعدادی از کلیساهای ارمنی به تدریج از سوی مقامات کلیسایی گرجی تصاحب و با زدودن آثار ارمنی تبدیل به کلیساهای گرجی شده است. کلیساهایی نیز که در دوران شوروی، به سبب سیاست نفی دین، متروک و مسدود بودند اغلب به صاحبان اصلی آنها بازگردانده نمی شوند و به کلیساهای گرجی تبدیل می شوند. در نشریات گرجی مطالب ضدارمنی منتشر می شوند. تنها نشریۀ ارمنی این کشور وراستان (گرجستان) است که ارمنیان آن را بلندگوی دولت می شمارند. برنامۀ رادیویی ارمنی منحصر به روزانه پنج دقیقه و برنامۀ تلویزیونی هفته ای بیست دقیقه است، که بنا به درخواست اتحادیۀ اروپا راه اندازی شده است. ارتباط بین ارمنیان تفلیس و جاواخک بسیار ضعیف است و ارتباط اطلاعاتی وجود ندارد. فعالان اجتماعی با انگ فعالیت سیاسی تعقیب و بازداشت می شوند. در دولت کنونی، رویکرد مقامات کشوری به ظاهر تا حدی تغییر یافته و برای مرمت و نگهداری بناهای ارمنی وعدۀ اعطای بودجه داده شده است. دولتمردان ارمنستان نیز در دیدارهای رسمی بر لزوم توجه بیشتر به آثار ارمنیان تأکید می ورزند. پینوشتها: 1-Tbilisi 2- به دنبال جنگ ترکیه و روسیه در 1828و1829م پیمان صلح آدریاناپُل (اِدرنه) در سپتامبر 1829م منعقد و موجب تحکیم موقعیت روسیه در بالکان، دریای سیاه و قفقاز شد. به موجب این پیمان سواحل قفقازی دریای سیاه ـ شامل بندرهای آناپا و پوتی، پاشانشین آخالتسیخه با قلعه های آخالتسیخه و آخالکالاک ـ به روسیه واگذار شد. اتباع دو کشور مجاز به مهاجرت متقابل شدند.ارمنیان تبعۀ ترکیه اجازه یافتند در مدت هجده ماه با اموال منقول خود به روسیه مهاجرت کنند. طی 1829و1830م نزدیک به صد هزار ارمنی از ارزروم، قارص و بایزید به قفقاز مهاجرت کردند. 3- Javakhk 4-Samtskhe 5-Akhaltsikhe 6-Akhalkalak 7- Aspindza 8- Ninotzminda (Bogdanovka) 9- Tzalka 10- Gugark 11- Joseph P. Tournefort (1656 ـ 1708) 12- Bagrationi Vakhoushti (1696 ـ1757) 13- به ارمنیان قفقاز و ایران و افرادی که از این مناطق به روسیه، هندوستان و کشورهای هم جوار مهاجرت کرده اند ارمنی شرقی گفته می شود. در مقابل، ارمنیان آناتولی و افرادی که از این منطقه رانده و در کشورهای عربی و اروپا و امریکا مستقر شده اند ارمنیان غربی نامیده می شوند. زبان ارمنیان شرقی و غربی دارای ریشۀ مشترک اما متفاوت است و ارمنی شرقی و غربی نامیده می شود. در قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم میلادی، تفلیس مرکز فرهنگی ارمنیان شرقی و قسطنطنیه (استانبول) مرکز فرهنگی ارمنیان غربی بود. 14-به گرجی به معنای قلعۀ نو. 15-در زبان گرجی به معنای تازه شهر. 16-از 1930ـ1991م بوگدانوفکا نام داشت. منابع: Hay Spyurq hanragitaran (Հայ Սփյուռք Հանրագիտարան), p. 541-580, Yerevan, 2003. Haykakan hamarot hanragitaran (Հայկական Համառոտ Հանրագիտարան) vol. 4, p. 246-247, 665-669, Yerevan, 2003. Hayreni Javakhk (Հայրենի Ջաւախք), Beyrout, 2002. http://en.wikipedia.org/wiki/georgia _ (country) http://fa.wikipedia.org/wiki/ارمنی های گرجستان |
فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 72
|