در 16 اردیبهشت ماه سال جاری، یک روز پیش از انتخابات مجلس ارمنستان، نشستی تخصصی با عنوان «آرایش احزاب و رقابت های سیاسی در آستانۀ پنجمین انتخابات مجلس ملی ارمنستان» با حضور دکتر کارن خانلری، نمایندۀ منتخب ارمنیان تهران و شمال در مجلس نهم شورای اسلامی و جمعی از کارشناسان حوزۀ قفقاز، در بنیاد مطالعات قفقاز، برگزار شد. دکتر خانلری در این نشست ابتدا به نحوۀ برگزاری انتخابات مجلس در ارمنستان، دسته بندی احزاب و گرایش های آنها پرداخت و سپس به سؤال های کارشناسان در این خصوص پاسخ داد که در زیر متن کامل آن آمده است. نظام قوۀ مقننۀ ارمنستان نظام قوۀ مقننۀ ارمنستان تک مجلسی است؛ یعنی، حلقۀ سنا را ندارد. دورۀ نمایندگان مجلس ملی ارمنستان پنج ساله است. ارمنستان 41 حوزۀ انتخابیه و 1982 زیرحوزه (صندوق انتخاباتی) دارد. مجلس ارمنستان دارای 131 کرسی است که نمایندگان آن به دو صورت «ماژوریتار» و«مینوریتار» انتخاب می شوند. در بخش ماژوریتار، 41 نفر از هرکدام از حوزه های انتخابی به صورت انفرادی و با حمایت احزاب از سوی مردم برگزیده می شوند. در بخش مینوریتار، نود نفر از طریق احزاب یا ائتلاف های شرکت کننده انتخاب می شوند و به عبارت دیگر، مردم به احزاب یا ائتلاف ها رأی می دهند و احزاب نیز برحسب درصد آرایی که به دست آورده اند افراد خود را، براساس فهرست از پیش اعلام شده، روانۀ مجلس می کنند.لازم به ذکر است که حد نصاب ورود به مجلس برای احزاب 5درصدو برای ائتلاف ها 7درصد از مجموع آراست. در حال حاضر، پنج حزب در مجلس ملی ارمنستان حضور دارند که عبارت اند از: حزب جمهوری خواه، حزب ارمنستان شکوفا و حزب کشور قانونمند که با هم ائتلاف تشکیل داده اند و دو حزب اپوزیسیون، یعنی داشناکسوتیون و حزب میراث. باید اشاره کرد که چالش هایی در سیاست خارجی و داخلی ارمنستان وجود دارد که به طور مستقیم بر انتخابات ارمنستان تأثیر گذار هستند. از جمله این چالش ها می توان به موارد زیر اشاره کرد: 1ـ مسئلۀ قراباغ که نه تنها برای ارمنستان بلکه برای جمهوری آذربایجان نیز مهم است و موضع گیری احزاب و نمایندگان در این مورد برای به دست آوردن آرا تأثیرگذار خواهد بود. برخی از مردم و احزاب در ارمنستان سیاست های حاکمان کنونی را در این خصوص نمی پذیرند و این امر بر میزان به دست آوردن آرای آنها تأثیر گذار است. 2ـ مسئله نژادکشی ارمنیان که از زمان ریاست جمهوری آقای روبرت کوچاریان در دستور سیاست خارجی ارمنستان قرار گرفته است. 3ـ بحث ورود به اتحادیۀ اروپا. 4ـ موضوع بازگرداندن سرزمین های اشغالی ارمنیان یا ارمنستان غربی و دسترسی ارمنستان به آب های آزاد و سیاست های منطقه ای غرب به شرق و شمال به جنوب. به دلیل آنکه ارمنستان فعلاً در محاصرۀ سرزمینی جمهوری آذربایجان و ترکیه قرار دارد هرکدام از احزاب ترجیح می دهند که ارمنستان از طریق یکی از دو محور غرب به شرق (رژیم صهیونیستی، ترکیه، آذربایجان و آسیای مرکزی) یا شمال به جنوب: (روسیه، گرجستان، ارمنستان، ایران و خلیج فارس) با دنیای خارج ارتباط برقرار و به آب های آزاد دسترسی پیدا کند. از میان احزاب موجود، احزاب غرب گرا مانند کنگرۀ ملی ارمنی و حزب کشور قانونمند محور افقی و سایر احزاب، که شرق گرا هستند، محور عمودی را ترجیح می دهند. 5ـ بحث مشروعیت حکومت نیز یکی از این چالش هاست. به غیر از نخستین انتخابات ریاست جمهوری در ارمنستان در بقیه انتخابات ریاست جمهوری و مجلس بحث هایی درخصوص تقلب در انتخابات به گوش می رسد. 6ـ سیاست های اقتصادی و اجتماعی در ارمنستان نیز از مباحث مهم در انتخابات مجلس است زیرا در ارمنستان اولیگارشی (متنفذسالاری)، فقر و انحصارطلبی گسترده ای وجود دارد. اولیگارش ها[2]در سال های اخیر سعی می کنند وارد قوۀ مقننه و مجریه شوند. در نظام های سنتی سرمایه داری، سرمایه داران کلان معمولاً ترجیح می دادند که نمایندگان سیاسی خود را به قوه های یادشده بفرستند و خود در پشت پرده باقی بمانند اما در جهان کنونی گویا سرمایه داران تمایل دارند که راساً وارد سیاست شوند و در قانون گذاری و قوۀ مجریه ایفای نقش کنند. از این رو، در مجلس کنونی ارمنستان تعداد اولیگارش ها نسبت به مجلس های قبلی زیادتر شده است. 7ـ معضلاتی از قبیل تورم، فقر، بیکاری و مهاجرت نیروی انسانی و متخصص هم بسیار مطرح است و همواره در دستور کار احزاب اپوزیسیون و حتی احزاب حاکم قرار دارد. در مجموع نه حزب برای رقابت و شرکت در انتخابات کنونی مجلس ثبت نام کرده اند، که به معرفی آنها می پردازیم. 1ـ حزب جمهوری خواه : حزبی محافظه کار است که از حدود ده تا دوازده سال پیش فعالانه وارد عرصۀ سیاسی شده و اکنون در این عرصه تأثیرگذار عمده است. رئیس این حزب سِرژ سارکیسیان، رئیس جمهور کنونی، است. تیگران سارکیسیان، نخست وزیر کنونی؛ ساموِل نیکویان، رئیس کنونی مجلس؛ و هُویک آبراهامیان، رئیس پیشین مجلس ارمنستان نیز از اعضای این حزب هستند. این حزب تمامی ارکان اصلی کشوری را در اختیار خود گرفته است. 2ـ حزب ارمنستان شکوفا: حزبی متشکل از مجموعه ای از فعالان سیاسی است که از نزدیکان سیاسی روبرت کوچاریان، رئیس جمهور پیشین، هستند. گاگیگ زاروکیان، رئیس این حزب، یکی از سرمایه داران بزرگ ارمنستان است که رئیس فدراسیون المپیک نیز هست. وی به منزلۀ فردی خیر در ارمنستان شهرت دارد. 3ـ حزب فدراسیون انقلابی ارمنی یا داشناکسوتیون: از احزاب قدیمی ارمنستان است که رویکردی سوسیالیستی دموکراتیک دارد و واهان هوهانیسیان، رهبر این حزب در مجلس ارمنستان و آرمن روستامیان، رئیس کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی مجلس ارمنستان، نیز عضو این حزب هستند. 4ـ کنگرۀ ملی ارمنی: این حزب که از ائتلاف هجده حزب تشکیل شده و گرایش های نئو لیبرالی و افراطی دارد با میتینگ های خود دولت را تحت فشار قرار می دهد و رئیس آن، لِئون تِر پطروسیان، نخستین رئیس جمهور ارمنستان، است. در درون این ائتلاف، احزاب دست راستی افراطی و احزاب کاملاً دست چپی در کنار یکدیگر قرار گرفته و صرفاً، برای مخالفت با حزب جمهوری خواه و شخص رئیس جمهور کنونی با هم هماهنگ شده و تشکیل کنگره داده اند. این ائتلاف باید 7 درصد کل آرا را به دست آورد تا در مجلس بعدی حضور یابد. 5ـ حزب میراث: حزبی ناسیونال ـ لیبرال که رافی هوهانیسیان، نخستین وزیر امور خارجۀ ارمنستان، در حال حاضر رئیس آن است. 6ـ حزب کشور قانونمند: حزبی نئو لیبرال و میانه رو با رویکردی غرب گرایانه است. رئیس این حزب، آرتور باغداساریان، دبیر شورای امنیت ملی ارمنستان است. 7ـ حزب دموکرات : این حزب به ریاست آرام سارکیسیان نوعاً حزبی سوسیال ـ دموکرات است. این حزب پیش تر از نظر ایدئولوژیک به حزب داشناکسوتیون نزدیک بود ولی در حال حاضر به صورت مستقل در انتخابات شرکت می کند. 8ـ حزب کمونیست: روبن توماسیان، از کمونیست های کهنه کار ارمنی، رهبری این حزب را برعهده دارد. پس از فروپاشی حزب کمونیست ارمنستان این حزب به سه شاخۀ مجزا و متضاد تقسیم شد. هستۀ اصلی این حزب قصد دارد به طور مستقل در انتخابات شرکت کند. 9ـ حزب ارمنیان متحد: حزبی جدید است که پیشینۀ ایدئولوژیک و سیاسی مشخصی ندارد. نکات مهم در انتخابات اخیر یکی از نکات مهم در این انتخابات این است که به غیر از دو حزب داشناکسوتیون و میراث، که خط مشی انتخاباتی تفصیلی دارند، بقیۀ احزاب، حتی حزب حاکم جمهوری خواه، برنامۀ انتخاباتی خود را تنها در قالب شعار و در سطح بیانیه ارائه داده و از این سطح فراتر نرفتند. نکتۀ دیگر این که رئیس جمهور کنونی، سرژ سارکیسیان، تمامی برنامه های انتخاباتی و تبلیغاتی حزب حاکم جمهوری خواه را راساً رهبری می کند، کاری که به دور از موازین سیاسی است و رؤسای جمهور به طور معمول خود را درگیر چنین مسائلی نمی کنند. مسئلۀ دیگر موضوع تخلف های گستردۀ پیش از انتخابات است. منظور رشوه های انتخاباتی است که به وفور در طول این چهل پنجاه روز بین رأی دهندگان توزیع شده. بر همین اساس نیز، این بحث بنیادی مطرح است که در چنین کشورهایی که شرایط اجتماعی نامطلوب و فقر فراگیر در آنها موج می زند آیا می توان از طریق انتخابات عمومی حکومت مردمی تشکیل داد؟ و یا اصولاً امکان برگزاری انتخابات دموکراتیک واقعی وجود دارد؟ سؤال های کارشناسان : در جمهوری آذربایجان بیشتر اولیگارش ها سعی می کنند به خانوادۀ علی یف ها نزدیک و وارد ساختار قدرت شوند. آیا در ارمنستان نیز چنین جوی حاکمی است؟ دکتر خانلری: اولیگارش ها در ارمنستان، همانند کلیۀ کشورهای تازه استقلال یافته، به طور مستقیم وارد ارکان حکومتی می شوند و نه تنها در مجلس حضور دارند بلکه وزارتخانه ها را نیز در اختیار گرفته اند. تقریباً، تمامی وزارتخانه های ارمنستان، همانند جمهوری آذربایجان، اولیگارشیزه شده اند. اکنون، در ارمنستان کمتر مسئول دولتی ای را می توان یافت که خودش اولیگارش نباشد یا به خانوادۀ اولیگارش ها متصل نباشد. منتها برخلاف آذربایجان، که فقط خانوادۀ علی یف ها وجود دارند، در ارمنستان اولیگارشی (متنفذسالاری) تک قطبی و در انحصار یک خانواده نیست. : میزان مهاجرت معکوس ارمنستان به چه صورتی است و آیا این روند قابل بررسی است؟ و دیگر اینکه چقدر از نمایندگان کنونی مجلس از مهاجرانی هستند که چند سالی در غرب یا کشور دیگری زندگی کرده اند؟ دکتر خانلری: آمار دقیقی از مهاجرت را نمی توان ارائه داد اما پدیدۀ مهاجرت در ارمنستان را می توان به دو دسته تقسیم کرد: یک نوع مهاجرت مربوط به نیروی انسانی جوان و افراد تازه ازدواج کرده است که پس از مدتی کار در کشور مقصد، به خصوص روسیه، به ارمنستان برمی گردند. این نوع مهاجرت از نظر حاکمان کشور باعث نگرانی نمی شود و حتی خود حکومت تسهیلاتی را برای مهاجرت به روسیه و کشورهای تازه استقلال یافته فراهم می کند اما نوع مهاجرتی که تمام اعضای یک خانواده را شامل می شود و در سال های اخیر زیاد شده بسیار نگران کننده است. دلیل عمدۀ هر دو نوع این مهاجرت ها عمدتاً اقتصادی است. در زمان ریاست جمهوری روبرت کوچاریان، مشخصاً از 2000م، قانون مالیاتی خاصی در مجلس ارمنستان تصویب شد که بر اساس آن تجارت های کوچک و متوسط، فقط با پرداخت سالیانه پنجاه یا شصت هزار درام، از مالیات های درصدی معاف می شدند و تنها زمانی که سرمایۀ آنها بالا می رفت مشمول مالیات های درصدی می شدند. این قانون باعث شد تا تجارت های کوچک و متوسط و مغازه داران، که در زمان لِئون تِر پطروسیان از بین رفته بودند، احیا شوند و شرایط ثبات اقتصادی و اجتماعی کشور را فراهم سازند. این امر از 2000 ـ 2007م، در دورۀ تصدی آندرانیک مارکاریان، نخست وزیر فقید و محبوب ارمنستان، ادامه داشت اما پس از وی، این قانون مالیاتی لغو شد و تمام تجارت های کوچک و متوسط مجبور به دادن مالیات های درصدی شدند که به تبع آن شمار بسیاری از این تجارت ها به ورشکستگی رسیدند. به موازات آن فروشگاه های زنجیره ای انحصارگرا رشد کردند و این مسئله خود باعث مهاجرت بسیاری از بازرگانان کوچک ارمنی به روسیه شد. بنابراین، بحث مهاجرت مهم است و تمام احزاب به این بحث اشاره هایی کرده اند. : مواضع احزاب و افکار عمومی مردم ارمنستان دربارۀ پیوستن به اتحادیۀ اروپا و تأثیر آن را بر انتخابات چگونه ارزیابی می کنید؟ دکتر خانلری: در آموزۀ تمامی احزاب، موضوع پیوستن به اتحادیۀ اروپا وجود دارد و آنـها رسماً پیگیر آن هستند اما شدت و حدت این پیگیری فرق می کند. به طور کلی احزابی که گرایش به روسیه دارند با حدت زیاد به این مسئله نمی پردازند. احزاب دیگر مانند کنگرۀ ملی ارمنی، حزب کشور قانونمند و حزب میراث سعی می کنند که ارمنستان هرچه زودتر به این اتحادیه بپیوندد. در حال حاضر، ارمنستان در چارچوب مشارکت شرقی اتحادیۀ اروپا فعال است چون راه ورود به اتحادیۀ اروپا از این راه می گذرد. اما چرا دولت کنونی در این عرصه فعال شده است؟ در جواب باید گفت مخالفان برون مجلسی حکومت از 2008م، پس از کشته شدن ده نفر در ارمنستان در اعتراض به انتخابات ریاست جمهوری، به طور فعالانه شروع به طرح دعاوی حقوقی در دادگاه های اروپا و سازمان های حقوق بشر کردند. در آن زمان با روی کارآمدن ادوارد نعلبندیان، وزیر امور خارجۀ ارمنستان، دولت تلاش کرد تا نقش پررنگ تری در سازمان های اروپایی داشته باشد. این امر در واقع واکنشی در برابر احزاب اپوزیسیون برون مجلسی بود. اما اکنون این نیروهای اپوزیسیون تا حد زیادی عقب نشینی کرده اند ولی حکومت همچنان به مشی پیوستن به اتحادیۀ اروپا ادامه می دهد. مردم ارمنی می گویند ما یک ملت اروپایی با ریشۀ هند و اروپایی هستیم و بر این باورند که ارمنستان باید دیر یا زود به اتحادیۀ اروپا بپیوندد، اما نه به هر قیمتی. این بحث در باب روابط ترکی ـ ارمنی نیز صادق است. مردم ارمنی اذعان دارند که ارمنستان باید با ترکیه رابطۀ هم جواری مسالمت آمیز داشته باشد، چون این کشور یکی از دروازه ها ی مهم ورود به اروپاست، اما نه به قیمت عقب نشینی از مواضع قراباغ، انصراف از مسئلۀ نژادکشی ارمنیان و دست کشیدن از دادخواهی سرزمین های اشغالی (ارمنستان غربی). ترکیه نیز می گوید تا زمانی که مناقشۀ قرا باغ به نفع آذربایجان حل نشود مرز خود را با ارمنستان نخواهد گشود. این مسئله نشان می دهد که ترکیه قصد دخالت یک جانبه در مناقشه را دارد. برعکس موضع ایران، که همیشه نقش مثبت و بی طرفانه در این مناقشه داشته است، این موضع ترکیه خلاف عرف بین الملل است و در واقع یک اعلام جنگ نهان به ارمنستان تلقی می شود. : احساس می شود که یک نوع نگاه به گذشته گرایی و مؤلفه های هویتی در میان ارمنیان وجود دارد. میزان این نگاه و استفادۀ احزاب از آن برای کسب بیشتر آرا به چه صورتی است؟ دکتر خانلری: مسئله نژادکشی ارمنیان به صورت بنیادی در اذهان ارمنیان جهان جای گرفته است. هر خانوادۀ ارمنی یکی از خویشاوندان دور یا نزدیک خود را در جریان نژادکشی از دست داده و این مسئله طبیعتاً روی تصمیم گیری های سیاسی تأثیر عمده دارد. واقعیت این است که بین سال های 1915 ـ 1923م 5/1 میلیون ارمنی کشته شده و حدود هشتصد هزار نفر هم به کوچ اجباری وادار شده اند. اگر این مسئله اتفاق نمی افتاد هم جمعیت و هم وسعت ارمنستان از این که هست خیلی بیشتر می شد و مسئلۀ عدم دسترسی به دریاهای آزاد به وجود نمی آمد. ارمنستان می توانست به دریای سیاه راه و اقتصادی پیشرفته داشته باشد. حکومت وقت ارمنستان و عثمانی دوبار در ماه های مه و اوت1920م، از وودرو ویلسون، رئیس جمهور امریکا، تقاضای حکمیت کردند. ویلسون مرز میان ارمنستان و ترکیه را طوری تنظیم کرد که ارمنستان به دریای سیاه راه یابد اما ترکیه برخلاف قوانین و کنوانسیون های بین المللی این حکمیت را نپذیرفت. بی دلیل نیست که ترک ها اولین موردی را که در 2009م، در پروتکل های خود، برای برقراری روابط با ارمنستان مطرح کردند به رسمیت شناختن تمامیت ارضی ترکیه بود. این در حالی است که هنوز ایالات متحده امریکا، که روابط بسیار زیادی با ترکیه دارد و ده ها معاهده میان آنها به امضا رسیده، تاکنون تمامیت ارضی ترکیه را به رسمیت نشناخته است. ترکیه به دلیل ترس درونی مسئلۀ تمامیت ارضی را مرتب مطرح می کند و این نگاه به گذشته همچنان وجود دارد. بنابراین، ترکیه به ارمنستان می گوید که شما نخست باید تمامیت ارضی ما را به رسمیت بشناسید، از مسئلۀ نژادکشی دست بکشید و قراباغ را نیز به جمهوری آذربایجان برگردانید و مردم ارمنستان هیچ وقت چنین چیزی را نمی پذیرند. این اصرار و پافشاری ترکیه یعنی کارشکنی و اخلال در بهبود روابط دو کشور. رجب طیب اردوغان، نخست وزیر کنونی ترکیه، چندین بار به طور علنی راجع به جمهوری آذربایجان گفته است: «ما یک ملتیم در دو دولت». مشاهده می کنیم که هر بار پس از این شیوۀ برخورد دور از اسلوب دیپلماتیک روابط ارمنستان و جمهوری آذربایجان خصمانه تر می شود و رو به وخامت می گذارد اما ایران در مناقشۀ قراباغ نقشی پویا و سازنده داشته و همیشه راه حل عادلانه را پیشنهاد کرده و هرگز نگفته که قراباغ ازآن ارمنستان است یا ازآن جمهوری آذربایجان. تأکید ایران بر اصل عدالت در مناقشۀ قراباغ کاملاً منطقی است چون این مسئله ظریف و شکننده است و تا زمانی که مسائل تاریخی و حقوقی مابین ارمنستان، آذربایجان و ترکیه حل نشود انتظار بهبود روابط نخواهد رفت. مکانیسم های سازش فوری و روش های صرفاً سیاسی مسئله را حل نمی کند بلکه آن را به تعویق می اندازد. : بازگشت کوچاریان به قدرت تا چه اندازه امکان پذیر است؟ با توجه به اینکه ظاهراً از طرف حزب جهوری خواه از وی استقبالی نمی شود و به نوعی به حاشیه کشیده شده. آیا نامزد شدن وارتان اُسکانیان، وزیر امور خارجۀ پیشین ارمنستان، از طرف حزب ارمنستان شکوفا، را می توان نوعی سنجیدن توان این حزب برای نامزد شدن کوچاریان برای ریاست جمهوری دانست یا نه؟ دکتر خانلری: من هم موافق این نظر هستم چون در واقع هدف کوچاریان فراتر از مجلس است. وارتان اُسکانیان از نزدیک ترین افراد به کوچاریان است که از طریق حزب یاد شده نامزد شده و انتخابات آینده محکی است برای کوچاریان که آیا خودش هم برای انتخابات 2013م ریاست جمهوری قادر است از طریق همین حزب به صحنه بیاید یا نه. از سوی دیگر، برخی از نظرسنجی ها حکایت از آن دارد که حزب ارمنستان شکوفا بالاترین اعتبار سیاسی را در میان مردم ارمنستان دارد. : در کشورهای عربی و حتی ایران جوانان علاقه ای خاص به شبکه های اجتماعی و فیس بوک دارند آیا در ارمنستان نیز چنین جوی حاکم است و می تواند در پیش و پس از انتخابات تأثیر گذار باشد؟ دکتر خانلری: در ارمنستان نیز جوانان با شبکه های اجتماعی و فیس بوک کار می کنند اما تصور نمی کنم به اندازۀ کشورهای عربی همانند مصر و سوریه تأثیر گذار باشد ولی استفاده از فیس بوک زیاد است اما در حال حاضر، عامل مهم سیاسی به حساب نمی آید. در ارمنستان پدیده ای دیگر وجود دارد که به نظر من پدیده ای سالم و مثبت است و آن ظهور جنبش های مدنی است. در ارمنستان شاید بیش از هشتصد انجمن مدنی ـ اجتماعی وجود دارد. اگرچه نمی توان گفت که در آنجا جامعه ای کاملاً مدنی به وجود آمده، تمایل به وجود آوردن چنین جامعه ای در ارمنستان بسیار زیاد است و روز به روز بر تعداد انجمن های مدنی افزوده می شود. جنبش های مدنی که برای مثال در خصوص فضای سبز یا مسائل شهروندی دیگر به وجود می آیند از دید نخست سیاسی نیستند. پیشگامان این قبیل اعتراض های شهروندی و تشکل های مدنی جوانان هستند اما هنوز برای تبدیل آنها به ابزارسیاسی زمان لازم است. : شما فرمودید که ایران همیشه دربارۀ قراباغ موضع عادلانه و سازنده داشته اما چه مسائلی باعث شد که ارمنستان تقاضای میانجیگری جمهوری اسلامی ایران را در این مسئله نپذیرد؟ دکتر خانلری: من نیز فکر می کنم که میانجیگری ایران می توانست به نفع دو کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان باشد و زودتر به نتیجه رسد ولی همان طور که می دانید چند سالی است که گروه مینسک (ایالات متحده، فدراسیون روسیه و جمهوری فرانسه) روندی را برای میانجیگری آغاز کرده است. حدود دو سال پیش جمهوری آذربایجان سعی کرد که مسئلۀ قرا باغ را به حوزۀ سازمان ملل منتقل کند اما این سازمان نپذیرفت و تلویحاً استدلال کرد که روند باید از طریق گروه مینسک دنبال شود. این تغییر روش از سوی آذربایجان، وزارت امور خارجۀ این کشور را در تنگنایی دیپلماتیک انداخته و آن را در مظان اتهام کارشکنی در روند مذاکرات قرار داده. اگر در آن زمان ارمنستان نیز میانجیگری ایران را می پذیرفت، احتمالاً همچون جمهوری آذربایجان به تغییر روش و انحراف از روند مذاکرات گروه مینسک متهم می شد. شاید دلیل رد تقاضای میانجیگری ایران از سوی ارمنستان همین باشد. : حزب داشناکسوتیون از احزاب قدیمی ارمنستان است که در تاریخ معاصر ارمنستان نقشی فعال داشته اما پس از استقلال ارمنستان، در 1991م، این حزب در عرصه های سیاسی خیلی فعال ظاهر نشده و تا حدودی نتوانسته است کرسی های زیادی را در مجلس ارمنستان به خود اختصاص دهد علت این امر چیست؟ و آیا این حزب در انتخابات فردا نسبت به دورۀ قبل بخت بیشتری برای کسب آرا خواهد داشت؟ دکتر خانلری: فکر می کنم در انتخابات فردا موقعیت این حزب تغییر زیادی نخواهد کرد. این مسئله عوامل تاریخی و سیاسی گوناگونی دارد. نه تنها این حزب بلکه احزاب هنچاک و رامکاوار نیز چنین وضعی دارند. ذهنیتی که همۀ مردم ارمنستان نسبت به این احزاب دارند با ذهنیت دیاسپورا بسیار متفاوت است. در طول هفتاد سال دوران کمونیستی، به ویژه علیه حزب داشناکسوتیون، تبلیغات فعالی شده که در واقع بستر ذهنی این مسئله است. از طرف دیگر، سه حزب سنتی داشناکسوتیون، رامکاوار و هنچاک نسبت به مسئلۀ ارمنی بسیار فعال بوده و بازگرداندن ارمنستان غربی را در دستور کار خود قرار داده اند. بنابراین، قدرت های جهانی و همچنین برخی از کشورهای همسایه، همانند ترکیه، طبیعتاً مایل نیستند این احزاب به حکومت رسند. در صورت به قدرت رسیدن این احزاب احتمالاً تمامی معادلات منطقه ای به هم خواهد خورد. ظاهراً خود این احزاب نیز نمی خواهند ارمنستان متحمل فشارهای دوچندان قدرت های منطقه شود و از این رو، تمایل به ورود تمام عیار به صحنۀ سیاسی ارمنستان را از خود نشان نمی دهند. پی نوشت ها: 1ـ پژوهشگر بنیاد مطالعات قفقاز. 2ـ معدود اعضای گروه صاحبان قدرت در حکومت. |
فصلنامه فرهنگی پیمان شماره 59
|